ماجرای اعدام میترا زن خیانتکار برای خیانت به همسرش +دوربین مداربسته

زنی تهرانی به نام میترا به علت خیانت به همسرش و همخوابی با چند مرد به اعدام محکوم شده است مهیار نام شوهر میترا بوده که با پاییز سال گذشته با مراجعه به اداره آگاهی از همسرش برای خیانت شکایت کرد و فیلم دوربین های مدار بسته را که همسرش را با مردان مختلف نشان میداد به پلیس ارائه داد.

جزئیات اعدام میترا زن خیانتکار

دادگاه بعد از راستی آزمایی فیلم ها و تحقیقات در نهایت حکم اعدام را برای این زن صادر کرد و مردی که با این زن همخوابی کرده بود را به شلاق محکوم کرد این مرد گفته بود نمیدانسته میترا شوهر داشته است.

میترا میگوید همسرم به من توجه نمیکرد و چند روز یک بار به خانه می امد.

به گزارش خبرانلاین پاییز سال پیش مرد جوانی به نام مهیار به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از همسرش به نام میترا به دلیل ارتباط با مردان مختلف شاکی است.

صحبت های شوهر میترا

وی به پلیس گفت من و میترا 4 سال ازدواج کردیم ما در ابتدا زندگی خوبی داشتیم، اما کم کم به رفتار همسرم مشکوک شدم. از آنجایی که از زمان کارم مجبور بودم به مسافرت بروم، تصمیم گرفتم چند دوربین مداربسته مخفی از قسمت های خانه ام کار بگذارم  بعد از درج دوربین ها، مدام وضعیت خانه را آنلاین چک می کردم تا اینکه یک روز صبح دیدم پسر جوانی ساعتی بعد از رفتنم از خانه به خانه ام آمد و با توجه به رفتار صمیمی میترا مشخص بود که اولین بار نیست او به خانه ما آمده است. من نیاز داشتم که با پلیس تماس بگیرم، اما ترجیح دادم به صحبت های همسرم گوش کنم و اخیراً به طور قانونی موضوع را پیگیری کنم.

در ابتدای دادگاه مهیار به سمت جایگاه رفت و گفت: رابطه من با همسرم به حدی بود که هرگز فکر نمی کردم او مرا فریب دهد و کم کم به رفتارش مشکوک نبودم اخیراً آنقدر تلاش می کرد که زمان دقیق رفت و آمدم را بفهمد که مشکوک شدم البته در ابتدا فکر می کردم که من را دوست دارد و این سؤالات را میپرسد زمانی که دوربین ها را در خانه جاسازی کردم، با خودم گفتم که برای این سوءظن باید  از همسرم عذرخواهی کنم، اما در حال حاضر خواهان اشد مجازات برای زن خیانتکار هستم.

صحبت های میترا در دادگاه

پس از آن، میترا به جایگاه رفت و گفت: برخلاف ادعای همسرم، ما اصلا رابطه خوبی با هم نداشتیم. مهیار به خاطر کارش یکی دو روز در ماه در تهران بود و مدام به شهرهای گوناگون سفر می کرد و من بیشتر اوقات تنها بودم. در واقع اگر او به خانه می امد برای من وقت نداشت. واقعاً به خاطر نمی‌آورم که او حتی یک روز هم در میان زمانی که ما با هم بودیم با هم صحبت کرده باشیم در نتیجه، رفتار او باعث شد که من به توجه دیگران نیاز داشته باشم.

همچنین ببینید:

در این هنگام خسرو به سمت جایگاه رفت و گفت: من نمی دانستم که میترا شوهر دارد و وقتی با هم آشنا شدیم به من گفت که طلاق گرفته و در یک باشگاه ورزشی مربی است. وقتی مأموران مرا دستگیر کردند، متوجه شدم که این خانم به من دروغ گفته است.