مجله شبونه
بازیگر نقش نگین در سریال رخنه کیست
روناک پوریادگار بازیگر نقش نگین در سریال رخنه می‌باشد، که شخصیت نگین را در این سریال بر عهده دارد او از بازیگران مطرح تئاتر و تلویزیون بوده و تجربه بازی در آثاری همچون مخفیگاه، سنجاقک‌های برکه سبز، پرواز بادبادک‌ها را در کارنامه اش دارد که در ادامه این صفحه از مجله شبونه به بیوگرافی روناک پوریادگار میپردازیم.
بیوگرافی کامل روناک پوریادگار
روناک پوریادگار یکی از بازیگران جوان ایرانی در تاریخ ۲۲ آبان ماه سال ۱۳۷۱ در تهران دیده به جهان گشوده است.
او کار هنری اش را در عرصه هنرپیشگی با نمایش تئاتری استارت زده است و در نمایشی به نام هامان کشان به ایفای نقش پرداخته است.
سوابق
روناک پوریادگار بازیگر جوان در آثاری از جمله:
سنجاقک‌های برکه سبز و پرواز بادبادک‌ها ساخته علی قوی تن حضور یافته است و اینکه در فیلم سفر زمان که توسط امیرشهاب رضویان کارگردانی شده بازی نموده است.
می‌توان گفت خانم پوریادگار در فعالیت‌هایی از جمله :مخفیگاه، سنجاقک‌های برکه سبز، پرواز بادبادک‌ها و سریال رخنه نیز بازی کرده است و در نمایش تئاتری هامان کشان ساخته علیرضا مهران که در تالار حافظ اجرا شد حضور داشت.
روناک پوریادگار شخصیت نگین در سریال رخنه را بر عهده داشته است. سریال رخنه که یک سریال امنیتی است با نفوذ به نهادهای امنیتی پرداخته است.
این سریال قصه قطعه‌های خراب موشکی که مانع از پرتاب موشک به واسطه ایران بود را به تصویر کشیده است.
فیلم‌های روناک پوریادگار :
- پرواز بادبادک
- سنجاق برکه سبز
- مخفیگاه
- سگ دست
- تابستان برفی
- سریال تلویزیونی رخنه
بازی روناک پوریادگار در سریال رخنه
سریال «رخنه» به‌عنوان اولین محصول مشترک وزارت دفاع و سازمان حفاظت اطلاعات با صداوسیما از ۱۸ اردیبهشت‌ماه مهمان خانه‌های مردم از طریق شبکه یک شده است. کارگردانی این فیلم را در ابتدا علی غفاری و پس از وی، حمیدرضا لوافی برعهده داشته است.
بازیگر فیلم سینمایی مخفیگاه
فیلم «مخفیگاه» به کارگردانی بنیامین نادعلی و تهیه‌کنندگی هاشم علی‌اکبری و یوسف نادعلی، در شبکه نمایش خانگی در دسترس قرار گرفت.
«مخفیگاه»، اولین فیلم بلند بنیامین نادعلی در مقام کارگردان و یک فیلم اجتماعی است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «از وقتی یادمه دارم واسه زندگیم رکاب می‌زنم ولی کم زمین نخوردم، تازه فهمیدم خوبه یه وقتایی زمین بخوری که بفهمی راه رو داری اشتباه می ری…»
