بیوگرافی شهین تسلیمی
شهین تسلیمی بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون ایران متولد 19 شهریور 1334 در خشکرود استان مرکزی بوده و از سال 1382 وارد عرصه بازیگری تائتر شده است اما در سال 1385 با سریال باغ مظفر به کارگردانی مهران مدیری وارد عرصه بازیگری شد نام همسرش خانم شهین تسلیمی آقایاحسان گرامی میباشد که در سال 1386 فوت کرد حاصل ازدواج آنها یک فرزند دختر میباشد.
- نام اصلی : شهین تسلیمی
- متولد : 25 اسفند 1334
- محل تولد : خشکرود – اراک
- زمینه فعالیت : بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون
- مدرک تحصیلی : دیپلم
- سالهای فعالیت : 1382 تاکنون
- قد : 162 سانتیمتر
- همسر : احسان گرامی (سال 86 فوت شده)
- فرزند : یک دختر
شهین تسلیمی کیست و اهل کجاست
شهین تسلیمی متولد 25 اسفند 1334 در خشکرود بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است. خانم شهین تسلیمی که فعالیت حرفه ای خود را در سال 1382 در سریال باغ مظفر آغاز کرد، در نوزدهمین روز شهریور سال 1334 در منطقه ای بنام خشکرود واقع در استان مرکزی چشم به جهان گشود. خانم تسلیمی در دوزان جوانی بازی در تئاتر را در کارنامه دارد، همچنین وی در رادیو هم تست صدا شده بود و مورد قبول واقع گشته بود اما خانواده وی مخالف این بودند که خانم تسلیمی در تئاتر و رادیو مشغول بکار شود.
همسر و فرزندان
وی توانسته مدرک دیپلم دریافت کند و با آقای احسان گرامی ازدواج کرده است.
خانوم تسلیمی سالها پیش با احسان گرامی ازدواج کرد. همسرش سالها پیش به استرالیا مهاجرت کرد و در همانجا درگذشت. دختر شهین تسلیمی ساکن ترکیه است .در برخی سایتها به اشتباه احسان طالبی به عنوان همسر شهین تسلیمی ذکر شده است که صحیح نیست.
ثمره ازدواج وی دو فرزند دختر مباشد
او بسیار انسان شاد و پر انرژی، و دنیا دیده ای است (بسیار به سفر و مسافرت کردن علاقه مند می باشد) و بغیر از ایران در کشورهای کانادا، هند و ترکیه اقامت و زندگی کرده است اما هر جای دنیا که زندگی کرده تحمل نیاورده و به ایران برگشته است. دختر خانم تسلیمی در ترکیه زندگی می کند و همسر او نیز در استرالیا اقامت دارد و خانم شهین تسلیمی در ایران تنها زندگی می نماید.
شروع فعالیت و مجموعه ها و فیلم ها
در سریال باغ مظفر خانم الیزابت امینی، خانم شهین تسلیمی را به مهران مدیری معرفی کرده بود و برای اولین بار خانم تسلیمی جلوی دوربین رفته و به ایفای نقش پرداخته است، و با بازی در سریال زن بابا او به شهرت رسید.
اولین فیلم سینمایی که خانم تسلیمی در آن ایفای نقش کرده است فیلم سینمایی دایره زنگی به کارگردانی خانم پریسا بخت آور و نویسندگی اصغر فرهادی و همبازی شدن با بازیگران مشهوری از جمله محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیراندیش، محسن قاضی مرادی، مهدی پاکدل، کیانوش گرامی، اکرم محمدی، مهران مدیری، امین حیایی، صابر ابر، نیما شاهرخ شاهی، باران کوثری، نیلوفر خوش خلق، بهاره رهنما و…
- همچنین ببینید: بیوگرافی آزاده سیفی بازیگر و همسرش + اینستاگرام و عکس
تا امروز در اکثر نقشهایتان، تصویری از یک مادر جدی و تا حدی بداخلاق ارائه کردهاید، اما منیر خانم در عین این که جدی و بداخلاق است، مهربانیهایی دارد که او را دوست داشتنی میکند. خودتان خواستید منیر خانم کمی مهربانتر باشد یا از اول قرار بر این بود؟
اتفاقا برخلاف نظر شما من قبل از این همیشه نقش مادرهای مهربان را بازی کردهام. به نظرم در سریال دردسرهای عظیم کمی خشن هستم و آن هم به خاطر این که نقش یک صاحبخانه را به عهده دارم که گاهی برای گرفتن اجاره مجبور میشود برخوردهای خشن با مستاجرش داشته باشد، اما اصلا این طور نیست که شما میگویید و من در دیگر نقشهایم خیلی مهربان بودم. در کدام سریال من نقش نامهربان و خشن بازی کردهام؟
مثلا در سریال زن بابا یا مادرانه و اکثر نقشهایتان!
در نقش ماهی خانم در سریال زنبابا که خیلی آرام و مهربان بودم. ماهی خانم اصلا خشن نبود و سعی میکرد شخصیتی را که آقای گرجستانی بازی میکرد، راهنمایی کند تا با فرزندانش مهربان باشد. آن نقش اصلا خشن نبود. در سریال مادرانه تا حدی جدی بودم چون پسرم بد راهی را انتخاب کرده بود و من با او مقتدرانه برخورد میکردم و فقط منیرخانم در دردسرهای زیبا کمی خشن است و با همه نقشهای دیگر من فرق میکند.
- همچنین ببینید: بیوگرافی سحر جعفری جوزانی بازیگر و همسرش + عکس
شاید این مساله کمی هم به قیافه شما مربوط باشد. چشمهای تیز و با نفوذی دارید!
میمیک چهرهام در یک لحظه عوض میشود، با یک تغییر کوچک خشن میشوم، مهربان میشوم یا نگران به نظر میرسم. چهرهام خیلی منعطف است و همه جور تغییری را به سرعت نشان میدهد.
خانم تسلیمی میگوید: هر وقت کنار مردم باشم انرژی میگیرم دوست دارم با تمام وجود انرژی خودرا با اطرافیانم تقسیم کنم. البته از ظاهر آدمها نمیشه راجبشون قضاوت کنیم. آدمها در تنهایی خلق و خویی دارند کـه در میان مردم بروز نمیدهند. منم مثل بقیه مردم غم و غصه دارم اما سعی میکنم همیشه شاد و خوشحال باشم بـه قول همکارانم بمب انرژی هستم.
شهین تسلیمی خیلی دیر وارد بازیگر حرفه ای شد
دیر آمدهام، اما من سابقه تئاتر داشتم و همینطوری وارد دنیای بازیگری نشدم. تئاتر برای بازیگر حکم دانشگاه را دارد. شنیدهاید میگویند بازیگری توی خون بعضی آدمهاست؛ من از این دسته آدمها هستم. میمیک صورت مسلما تاثیرگذار هست و به محض این که کارگردان توضیح میدهد چه حسی را باید بازی کنم، من حس را در چهرهام ایجاد میکنم و نقشم را بازی میکنم. معتقدم چشم بیشتر از هر عضوی نشاندهنده درون آدمهاست و من خوشبختانه به سرعت میتوانم شکل نگاهم را عوض کنم و حس چهرهام را تغییر بدهم.
من بازیگری را خیلی دوست دارم و توانایی آن را هم دارم. کارگردانها وقتی توانایی مرا میدیدند از من برای بازی دعوت میکردند و هنوز همینطور است. همیشه سعی کردهام در کارهایی بازی کنم که بازیگران خوبی داشته باشد. دوست دارم با کارگردانهای خوب بازی کنم و موفقیت خودم را با این چیزها تضمین میکنم.
متاسفان به بازیگری خیلی جدی فکر میکنم
متاسفان به بازیگری خیلی جدی فکر میکنم برای این که بازیگری نوعی اعتیاد است. واقعا آدم را معتاد میکند یعنی اگر کسی وارد دنیای بازیگری بشود و بعد از مدتی نتواند بازی کند افسرده و بیمار میشود.
بخشی از آن به این دلیل است که پیشنهاد داشتهام. مثلا به خودم میگویم بعد از این نقش فعلا هیچ نقشی بازی نمیکنم اما به محض این که پیشنهاد بعدی را میدهند و میبینم کارگردان و گروه همه خوب هستند، نمیتوانم جواب رد بدهم.
نقش های طنز را دوست دارم از نظر شهین تسلیمی
من نقش طنز را بیشتر دوست دارم چون میتوانم مردم را خوشحال کنم. مردم فیلمها و سریالهای طنز را دوست دارند و من به خاطر آنها دوست دارم بیشتر این نوع نقشها را بازی کنم البته نقشهای جدی را هم دوست دارم مثلا نقشم در سریال مادرانه را خیلی دوست داشتم. فکر میکنم از عهده هر دو نوع نقش برمیآیم.
سختی های بازیگری
بازیگری سختیهای زیادی دارد، اما در کنار این سختی، شیرینی هم زیاد دارد. وقتی من ساعاتم را با کسانی میگذرانم که دوستشان دارم و بعد مورد محبت و لطف مخاطبان قرار میگیرم، خوشحال میشوم و لذت میبرم و این خوشحالی جایگزین همه سختیها میشود. در حرفه بازیگری چیزی که بیشتر از همه بازیگر را اذیت میکند و به او فشار میآورد، ساعات کار است؛ گاهی شب تا صبح سر کار هستیم و هر قدر هم روز بخوابیم جای خواب شب را نمیگیرد. کمی بیخوابی آدم را ناراحت میکند و کمی هم موقعیتهای بازی است؛ مثلا در فصل تابستان باید زمستان را بازی کنیم یا برعکس. مثلا این روزها در سریال کیمیا هم بازی میکنم و چون سکانسهای زمستانی سریال فیلمبرداری میشود باید در این گرمای تابستان پالتو بپوشم. بازیگری سخت است اما حضور در جمع دوستان و همکاران و مهر و محبت مردم همه اینها را جبران میکند.
لیست سریالهای شهین تسلیمی
مجموعه تلویزیونی
بازپرس (۱۴۰۲، احمد معظمی)
چشمبندی (۱۴۰۱، شاهد احمدلو)
آزادی مشروط (۱۴۰۱، مسعود ده نمکی)
حکم رشد (۱۴۰۱، حسن لفافیان)
خانه پرتقالیها (۱۴۰۱، علیرضا طهرانی)
دردسرهای شیرین (۱۴۰۱، سهیل موفق)
قصه هزار افسون (۱۴۰۰، سعید عباسی)
رعد و برق (۱۴۰۰، بهروز افخمی)
۸۷ متر (۱۴۰۰، کیانوش عیاری)
در کنار پروانهها (۱۴۰۰، داریوش یاری)
زن زندگی مرد زندگی (۱۴۰۰، غلامرضا رمضانی، مسعود شاه محمدی)
بچه مهندس ۴ (۱۴۰۰، احمد کاوری)
پلاک ۱۳ (۱۴۰۰، آرش معیریان)
آخر خط (۱۳۹۹، علیرضا مسعودی)
میانبر ۲ (۱۳۹۹، یزدان فتوحی)
میانبر ۱ (۱۳۹۸، یزدان فتوحی)
بچه محل (۱۳۹۸، احمد درویشعلی پور)
سرگذشت (۱۳۹۸، سیدجمال سیدحاتمی)
دریا نزدیک است (۱۳۹۸، علی موسی مهدی پور)
زوج یا فرد(۱۳۹۸، علیرضا نجف زاده)
برسر دو راهی (۱۳۹۸، بهرنگ توفیقی)
زیر یک سقف (۱۳۹۷، حامد تهرانی)
سر دلبران (۱۳۹۷، محمدحسین لطیفی)
نوار زرد (۱۳۹۶، پوریا آذربایجانی)
پنچری (۱۳۹۶، برزو نیک نژاد)
نفس شیرین (۱۳۹۶، سیامک خواجه وند)
ماه و پلنگ (۱۳۹۵، احمد امینی)
همسایهها (۱۳۹۵، مهران غفوریان)
پادری (۱۳۹۵، محمدحسین لطیفی)
غیرعلنی (۱۳۹۴، مهرداد خوشبخت)
پشت بام تهران (۱۳۹۴، بهرنگ توفیقی)
کیمیا (۱۳۹۴، جواد افشار)
دردسرهای عظیم ۲ (۱۳۹۴، برزو نیک نژاد)
سر به راه (۱۳۹۴، سعید سلطانی)
دردسرهای عظیم (۱۳۹۳، برزو نیک نژاد)
قهر و آشتی (۱۳۹۳ یک اپیزود، علی ژکان)
خوب بد زشت (۱۳۹۳، منوچهر هادی)
مادرانه (۱۳۹۲، جواد افشار)
خداحافظ بچه (۱۳۹۱، منوچهر هادی)
چمدان (۱۳۹۱، خسرو ملکان)
دزد و پلیس (۱۳۹۱، سعید آقاخانی)
خانه اجارهای ۲ (۱۳۹۱، ارژنگ امیرفضلی)
چهار چرخ (۱۳۹۰، جواد مزدآبادی)
وضعیت سفید (۱۳۹۰، حمید نعمتالله)
خانه اجارهای (۱۳۹۰، شاهد احمدلو، رامین ناصر نصیر)
ارمغان تاریکی (۱۳۸۹، جلیل سامان)
زنبابا (۱۳۸۸، سعید آقاخانی)
پنجمین خورشید (۱۳۸۸، علیرضا افخمی)
دلنوازان (۱۳۸۸، حسین سهیلی زاده)
بزنگاه (۱۳۸۷، رضا عطاران)
مرد هزارچهره (۱۳۸۶، مهران مدیری)
چارخونه (۱۳۸۶، سروش صحت)
ساعت شنی (۱۳۸۶، بهرام بهرامیان)
باغ مظفر (۱۳۸۵، مهران مدیری)
بر سر دوراهی