مرتضی پورعلی گنجی بازیکن فوتبال و بازیکن تیم ملی ایران متولد ۳۰ فروردین ۱۳۷۱ در گنج افروز بابل است او یک برادر و یک خواهر دارد، در کودکی پدرش فوت کرده و تحت سرپرستی مادرش بزرگ شده است. وی در پست هافبک دفاعی و مدافع میانی بازی میکند و جزء بهترینها در این پست میباشد.
بیوگرافی مرتضی پورعلی گنجی و همسرش و عکس های دیدذه نشده فوتبالیست ایرانی را در بخش بیوگرافی ورزشکاران از مجله شبونه ببینید.
مرتضی پورعلی گنجی از مدافعان تیم ملی کشورمان میباشد که در سالهای اخیر توانسته به لطف بازی های خوبی که از خود به نمایش گذاشته است مورد توجه مردم و رسانه ها قرار بگیرد او به عنوان مدافع ثابت تیم ملی ایران فعالیت حرفه ای دارد و بارها مورد تحسین کارشناسان فوتبال قرار گرفته است پورعلی گنجی به بازیکنانی تبدیل شده که در سه جام جهانی برای تیم ملی ایران بازی کرده است و با بازی های خوب خود محبوبیت زیادی از سوی علاقمندان به فوتبال کشورمان کسب کرده است.
پورعلی گنجی از فوتبالیست های کم حاشیه کشورمان است و سعی کرده که تمرکز خود را بر روی فوتبال بگذارد که همین دلیل باعث موفقیت اش در تیم ملی و فوتبالش شده است.
بیوگرافی مرتضی پورعلی گنجی و همسرش
مرتضی پورعلی گنجی فوتبالیست ایرانی در ۳۰ فروردین ۱۳۷۱ در گنج افروز بابل به دنیا آمده و
دانش آموخته رشته تربیت بدنی و در پست مدافع میانی بازی می کند .
تیم فعلی وی در سال ۲۰۱۸ از سد و تیم ملی ایران می باشد .
فیلم بیوگرافی مرتضی پورعلی گنجی
او سابقه بازی از سال ۲۰۰۵ در باشگاه های پیکان بابل و پاس تهران ، احسان ری و نفت تهران ، تیانجین تدا، تیم ملی نوجوانان ایران و همچنین جوانان و تیم امید ایران و از سال ۲۰۱۵ در تیم ملی فوتبال ایران را دارد .
پورعلی گنجی فوتبال را از آموزشگاه های شهر بابل آغاز کرده و همراه برادرش که اون نیست در فوتبال فعالیت می کند تمرین و تلاش شما در این عرصه شروع کرده و اولین تیمی که پیوست پیکان بابل بود .
عکس خانوادگی مرتضی پورعلی گنجی
وی در همه رده های سنی تیم ملی از نوجوانان تا جوانان و امید و در نهایت تیم ملی ایران بازی کرده از سال ۲۰۱۵ توسط کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شد .
عکس شخصی مرتضی پورعلی گنجی
این فوتبالیست در تیم های خارجی نیز توپ زده و در تیم تیانجین چین و عسل قطر بازی کرده است .
این بازیکنان از فوتبالیست های مورد علاقه خود جواد نکونام به عنوان بازیکن ایرانی و راموس از بازیکنان خارجی نام برده است .
عکس مرتضی پورعلی گنجی و نکونام
گنجی مانند دیگر چهره ای مشهور و ورزشکاران و بازیگران ،در عرصه مدلینگ و تبلیغات نیز فعالیت دارد و به عنوان مدل با برندهای معروف برای تبلیغ محصولات مانندی ساعت و پوشاک و لوازم ورزشی همکاری دارد .
عکس مدلینگ پورعلی گنجی
ازدواج و همسر
مرتضی پورعلی گنجی فعلا مجرد است و ازدواج نکرده و به گفته خودش فعلا به ازدواج فکر نمی کنم و تمام تمرکزم روی فوتبال و مسابقات می باشد .
مرتضی پورعلی گنجی از زمان بازی خود در کنار ستاره بارسلونا صحبت می کند.
از قصههای ایشان و ژاوی صحبت های بسیاری میکند.
بازیکنی که از خاور دور این همه مسیر را طی نموده و گرمای دوحه را متحمل شده تا با همفری بوگارت مستطیل سبز همبازی بشود.
همان که روزی بازی هایش راز جعبه جادویی نگاه می کرد و حتی در رویا هم نمی دید که وی را از نزدیک مشاهده کند، ولی اکنون هم بازی ژاوی بزرگ میباشد.
توپ جمع کنی مرتضی پورعلی گنجی در هشت سالگی
تقریباً هشت سال سن داشتم که با برادرم خودم به زمین فوتبال ده مان به نام گنج افروز در بابل، می رفتیم.
به خاطر کم بودن سنم در بازی تیم برادرم توپ جمع کن بودم.
پس از ٢ سال که بزرگتر شدم به همراهی برادر خودم در تیم آنان بازی نمودم و پس از آن به خاطر شرایط خانوادگی از سوی مدرسه بالاتر آمدم، ما در جام رمضان مدرسه تیم تشکیل می دادیم ومن از کلاس سوم برای کلاس پنجم بازی می نمودم و این انگیزه بسیاری به من میداد که با دو کلاس بالاتر از خودم بازی می نمایم.
عباس محسن زاده سرمربی تیم مدرسه ما بود.
از قهرمانی در مدارس تا پاس
یحیی عباسی در زمان تحصیل در مقطع راهنمایی مرا به تیم مدارس بابل معرفی نموده و با این تیم قهرمان استان مازندران شدیم.
سرمربی تیم ما اشراقی و همچنین کاظمی بودند و من میان بقیه بچه ها از لحاظ سنی کوچک تر بودم.
یک سال بعد کاپیتان مدارس بابل بودم و به تیم پیکان بابل رفتم.
از بابل ۲۵ نفر برای تست پاس به تهران اعزام شدیم و فقط من را منصوب نمودند.
در تهران جایی خواب نداشتم و تقریباً ٩ماه در خانه دایی خودم سکونت داشتم، که بسیار به من لطف نمودند.
چشمان تیزبین دوستی
در تهران باکوثربازی داشتیم و آقای دوستی مهر برای مشاهده بازی ما به ورزشگاه آمد.
من در آن بازی یک شوت خوب پرتاب نمودم ویک گل به ثمر رساندم و خدا را شاکر هستم که من را به تیم ملی نوجوانان فراخواند.
آقای دوستی مهر در حق من پدری نمود و از ایشان خیلی سپاسگزارم هستم.
اتاق ما موش داشت
بعد از آن استقلال و سایپا به من پیشنهاد دادند، ولی من به تیم احسان ری رفتم، برای اینکه سرمربی آن تیم من را میشناخت و بازی من را قبول داشت.
زندگی دشواری در این تیم داشتم، در اتاق ما موش بود، سه ماه در خوابگاه فقط ساندویچ میخوردم.
شرایط ما هیچ گونه مناسب نبود، ولی به خاطر اینکه دوست داشتم پیشرفت کنم تلاش نمودم با وضعیتی که دارم کنار بیایم و فوتبال را ادامه دهم.
فقر مالی مرتضی پورعلی گنجی
در زندگی دشواری های زیادی کشیدم و به خاطر همین قدر جایگاهی که اکنون هستم را می دانم.
بیست ویک سال می باشد که پدرم فوت نموده و مادرم ما را به تنهایی به اینجا رسانده است.
بعد از اینکه پدرم فوت نمود شرایط خیلی دشوار شد و بعضی وقتا کرایه ماشین هم نداشتم تا از تمرین به شهرم برگردم.
هم خدمتی های پدرم و فامیل به خانوادهی ما کمک می نمودند و در همانجا بود که قصد کردم شخصی بشوم و دست بسیاری را بگیرم.
من از روستای خودمان گنج افروز سر مسیر می ایستادم تا یک آشنا بیاید ومرا به شهر برساند و این وضعیت در راه بازگشت همچنان ادامه داشت.
پور علی گنجی در خط حمله
وی میگوید: زمانی که نوجوان بودم به مدرسه فوتبال رفتم و به سرمربی بیان نمودم اگر خوب بودم پول من را بده واگر خوب نبودم من را با چوب به بیرون بیندازد.
در آن تیم پشت مهاجم و مهاجم توپ می زدم و پس از آن هافبک دفاعی شدم و بعدها نیز کی روش من را در خط دفاع و اندک اندک عقب آمدم خدا میداند چه هنگامی دروازه بان میشوم!
پرسپولیس من را میخواست
یک فصل بدون آنکه تیم داشته باشم دوستی مهر من را به تیم ملی فراخواند.
با تیم ملی جوانان به جام جهانی رفتم و در سنگال توپ می زدم.
بعد از آن پرسپولیس، نساجی، پیکان، سایپا به من پیشنهاد دادند، ولی من با هیچ یک موفق نشدم قرارداد امضا کنم.
همان زمان یکی از دوستای من به من زنگ زدو تیم نفت را به من پیشنهاد داد.
پس از آن من با آقای علیپور حرف زدم و امضا نمودم.
نخستین بازی لیگ برتر در ۱۸ سالگی
یک دفعه شرایط برای بازی نمودن من در ترکیب نفت تهران درست شد.
سال ۸۹ زمانی که من ١٨سال سن داشتم مقابل شهرداری تبریز نخستین بازی ام صورت گرفت و موفق شدم بسیار خوب بازی کنم.
بعد از آن بازی آقای فرکی بیشتر به من بازی داد و موفق شدم چند گل به ثمر برسانم و بعد از آن نیز مربی های دیگر به نفت آمدند و از من در ترکیب استفاده نمودند.
به تیم نفت تهران علاقه بسیار داشتم، به خاطر اینکه تیمی بود که به جوانان بها می داد.
امتحان داشتم، به تیم امید نرفتم!
هنگامی که مربی گری هومن افاضلی من را به تیم ملی فراخواند، ولی به خاطر امتحان هایی که در بابل داشتم تا سرباز نشوم، نمیتوانستم در این تیم ها بازی کنم.
با تیمملی زیر ۲۲ سال با آقای منصوریان تمامی تیم هارا پیروز شدیم، ولی متاسفانه تیمهای باشگاهی بازیکن ندادند و تیم از هم پاشید.
شاید اگر باشگاه ها در دوران مربی گری منصوریان همکاری می نمودند بسیار آسوده می توانستیم عنوان قهرمانی مسابقه های زیر ۲۲ سال آسیا را به دست آوریم.
در نفت دفاع آخر شدم
در زمان آقای ابراهیم زاده اول دو بازی صورت گرفته، ولی از لحاظ این مربی موفق نشدم خوب بازی کنم.
به نظر وی خیلی از بازی ها را بیرون از میدان ماندم و در ترکیب اصلی جای نداشتم.
بعد از آن آقای گل محمدی به نفت آمد و من موفق شدم به ترکیب اصلی نفت باز گردم.
بازی های خوبی برای نفت انجام می دادم و در تیم آقای گل محمدی در دو پست هافبک دفاعی و دفاع آخر توپ می زدم.
بعد از ایشان آقای منصوریان سرمربی گری نفت را عهده دار شد که با ایشان اخیرا فعالیت نموده بودم.
کی روش من را می شناخت
من با تیم امید در هنگام وینگادا و بازی های اینچعون حاضر بودم.
این را بگویم که نمی توانستیم در اینچعون نتیجه های خوبی دریافت کنیم، ولی به واسطه کی روش به چشم آمدم و بعد از آن با تیم اردوی پرتغال رفتیم و در این اردو آقای کیروش به من افزود که تورا نمیشناسم و شنیدم که بازیکن بسیار خوبی میباشی.
ایشان بیان نمود هر چه سعی کنی و خوب خودت را نشان بدهید من نیز در عوض آن مزد زحمت هایت را خواهم داد.
من دفتر و کتاب بسیار دارم در دفترم نوشتم که باید به قدری سعی کنم تا در تیم ملی بمانم.
خوشبختانه در بازیهای دوستانه و اردوها موفق شدم خودم را با آقای کیروش نشان بدهم.
آقای کیروش من را در پست دفاع آخر بازی میداد و برخی وقتها در پست تخصصی خودم هافبک دفاعی توپ می زدم.
من در کنار بازیکن های بسیاری بازی نمودم که الگوی من بودند از جمله: آقای نکونام، تیموریان، دژاگه و شجاعی با بنفیکا بازی نمودم و یک بر صفر بازی را پیروز شدیم.
برابر بنفیکا در دو پست دفاع آخر و دفاعی توپ زدم.
قبل از آغاز مسابقه های جام ملت های آسیا آقای منتظری مصدوم شد و بسیاری از بازی بازیکن ها به من میگفتند که فیکس بازی می نمای، ولی من بیان مینمودم که امیدوار هستم آقای منتظری خوب بشود.
اگر راستش را بخواهم بگویم من فکر می نمودم که کیروش امیرحسین صادقی را در ترکیب جای بدهد.
پیش از نخستین بازی در جام ملت های آسیا استرسی بسیاری داشتم، به خاطر اینکه در پست غیرتخصصی بازی مینمودم.
آقای کی روش پیش از بازی به من افزود :استرس دارید؟ من به وی گفتم بله.
عکس پورعلی گنجی و برادرزاده اش
ایشان بیان نمود تو در مقابل بنفیکا بازی نموده ای، پس به میدان برو و من مطمئن می باشم بهترین بازیکن میشوی.
خدا را شاکر که بسیار خوب بودم و پس از آن به خودم بیان نمودم باید بازی بعدی را نیز خوب باشم که فکر نکنند آن بازی شانسی بوده.
مثل سوباسا گل زدیم
پیش از بازی با عراق به مادر خودم بیان نمودم قسمت نبوده تا به حال گل بزنم و هر وقت خدا بخواهد گل خواهم زد.
در بازی با عراق دقیقه ۱۰۲ بود و همگی ناامید بودیم که موفق شدم آن گل را به ثمر برسانم.
درواقع آن لحظهها بهترین لحظه های عمرم بود، ولی بعد از آن پنالتی دادم و انگار که دنیا روی سرم خراب شد.
پس از پنالتی که عراقیها به گل مبدل نمودند آقای جواد افزود: به جلو برو، تو میتوانی گل بزنی.
آن گل نیز که سید جلال به ثمر رسانید توپ اندکی به پای من خورد.
درست مانند گل هایی که سوباسا در کارتون فوتبالیست ها می زد.
اگر آن بازی را پیروز میشدیم تاریخ ساز می شدیم، برای آن که تقریبا ٩٠دقیقه ۱۰ نفره بازی نموده بودیم.
الگویم جواد نکونام می باشد
هنگامی که هافبک دفاعی بودم بازی آقای جواد نکونام را بسیار قبول داشتم.
برای آن که هم گل به ثمر میرساند و همین که در فعالیت های دفاعی بسیار عالی بود.
خیلی دشوار می باشد که ۱۰ سال را در اروپا همیشه بازی کنید و کاپیتان شوید، ولی این فعالیت را آقای نکونام انجام داد.
ولی بازیکن های دیگری مثل علی دایی مسعود شجاعی، مهدی مهدوی کیا، علی کریمی هم در اروپا توپ زده اند که کار هر بازیکنی نمی باشد.
نمیدانم آقای جواد نکونام در تیم ملی زود رفت یا من وی را دیر شناختم.
ای کاش بیشتر میشد کنار ایشان باشم و از تجربههای وی استفاده بنمایم.
راموس الگوی مرتضی پورعلی گنجی
من دوتا گل ملی به ثمر رساندم و پس از گل ها شادی که نمودهام را به شادی های راموس شباهت دادم.
در حال حاضر نام راموس را به من داده اند و تلاش می نمایم که از ایشان الگوبرداری بنمایم.
ولی در فوتبال کشور در پست من آقای حسینی و منتظری و همچنین پورقاز حاضر می باشند که بازیکن های بسیار عالی می باشند.
در این مدت بزرگتر های تیم ملی خیلی به من کمک نموده و هنگامی که آقای صادقی بود اوضاع برای من بسیار خوب جلو رفت و من را بسیار کمک می نمود.
در جام ملت های اسیا سیدجلال خیلی به من کمک نمود و می خواهم از ایشان تشکر بنمایم.
داچین کرم خوردم
زمانی که با مسئول های تیانجین تدا قرداد امضاء نمودم، تا راهی چین شوم، رضا شاهرودی در گفتگو من راهنمایی نمود و بیان کرد که تا میتوانی با خودت کنسرو وتن ماهی ببر.
من حرف ایشان را گوش نمودم، ولی پس از یکی دو ماه همهی غذاهای من به اتمام رسید و بعد از آن مجبور شدم با یکی از دوستان به رستوران بروم.
من غذا سفارش دادم و زمانی که غذا آوردن شباهت بسیار به ماکارونی داشت.
با خودم به بیان بودم به به چه غذایی.
اندکی که از غذا میل نمودم دیدم بوی بدی میدهد نمی دانستم چه کار کنم از اطرافیان سوال پرسیدم و در آخر هم متوجه شدم که کرم خورده ام!
فکر مینمودم خواب هستم
پس از حاضر شدن در چین، السد از من درخواست نمود تا به قطر بروم.
هنگامی که با السد قرارداد امضا نمودم، اولین تمرین را با این تیم انجام دادم.
در طی تمرین فکر مینمودم خواب می باشم.
به خاطر اینکه ژاوی را از نزدیک مشاهده نمودم و واقعا افتخار بسیار بزرگی نصیب من شد.
قبل از بازی ها، وی را از تلویزیون مشاهده می نمودم و این دفعه با ایشان هم تیمی شدم.
به ما لقب ژاوعلی گنجی را دادند با پیراهن السد سه گل زدم که پاس آنان را ژاوی خیلی زیبا برای من مهیا نمود.
سومین گل را که زدم یکی از روزنامه های ایرانی لقب بسیار جالبی برای من گذاشت این روزنامه لقب ژاوعلی گنجی را برای من ساخت.
لقبی که بسیار جالب بود و من را سوپرایز نمود.
نمی توانم به لیگ ایران بیایم
در طی یکی دو فصل گذشته تیم های زیادی از ایران به من پیشنهاداتی دادند.
برای تمامی آنان احترام زیادی قائل هستم، ولی این را بگویم که فعلاً تصمیم گرفتم بازنگردم.
استقلال و پرسپولیس به من لطف دارند و دوست دارند تا در تیم های آنها بازی بنمایم، ولی من با السد قرارداد امضا نموده و نمیتوانم از این تیم جدا بشوم.
امیدوار هستم از السد به اروپا بروم و بتوانم نماینده سربلندی برای فوتبال کشور در قاره سبز باشم.
گنج افروز هنوز هم یک روستاست