نیما شعبان نژاد بازیگر تئاتر و تلویزیون ایران متولد آلمان می باشد. این بازیگر با ایفای نقشی کمدی در برنامه خندوانه به شهرت رسید. نیما شعبان نژاد پس از حضور در مجموعه “ممنوعه” با گریم و نقشی متفاوت، دومین تجربهی خود در شبکه نمایش خانگی را در سریال “هیولا” به کارگردانی مهران مدیری رقم زد. در ادامه با زندگی شخصی و کارنامه هنری نیما شعبان نژاد بیشتر آشنا شوید و جدیدترین عکسهای او را مشاهده کنید.
شخصیتهایی که شعباننژاد بازی میکند، طراحی هر کدام، شیوه حضورش در خندوانه و ماجراهایی که به نمایش میگذارد، بهانههای این گفتوگوست.
در شروع کار درباره شخصیتپردازی نیما، ایدهای داشتید یا با همفکری با عوامل خندوانه، نیما و دیگر شخصیتها شکل گرفتند؟
ایده حضور چنین شخصیتی از رامبد بود، اما طراحی شخصیت با من بود که با همکاری رامبد انجام شد. بعد از طرح ایده با رامبد درباره این شخصیت حرف زدم، آن را تحلیل کردیم و بعد از اجرا خوشبختانه هم رامبد آن را تائید کرد و هم مورد توجه مردم
بیوگرافی نیما شعبان نژاد
- سن: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ (35 سال)
- محل تولد: کلن، آلمان
- حرفه: بازیگری
- شروع فعالیت: ۱۳۸۳ تاکنون
- شهرت: نقش بایرام در خندوانه
- وضعیت تاهل: مجرد و تاکنون ازدواج نکرده است
نیما شعبان نژاد بازیگر ایرانی در ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۶۶ در کلن آلمان به دنیا آمده و دارای مدرک لیسانس کارگردانی تئاتر بوده و در هنرستان گرافیک خوانده و مادرش نیز عکاس و نقاش می باشد.
شروع فعالیت در عرصه بازیگری
شعبان نژاد بازیگری را از سال ۸۳ با حضور در تئاتر شروع کرده و کارنامه هنری پر باری در تئاتر دارد.
او میگوید تئاتر مرگ در نمیزند که همون شروع دانشگاه بودش که از اون کارای دم دستی و دور همی بود
آشپز نابلد هم یک مونولوگ بود که برای پایان نامه ام هم برداشتم خودم تکی نقش 15 تا شخصیت بازی می کردم
باغ وحش شیشه ای هم که مال تنسی ویلیامز معروفه که بازی می کردم
زندانی شماره 3 از آمریکا کار خیلی خوبی نیست خیلی نمی خوام بهش فکر کنم یک کار کمدی دورهمی بودش خیلی شده بود شبیه کار تئاتر آزاد البته نمی خوام به تئاتر آزاد توهین کنم چند نفر دور هم جمع شدیم تصمیم گرفتیم یک نمایش کمدی بسازیم البته بهش نگاه می کنم خیلی ناراحت نمی شم که کار بد و بی کیفیت ساختن توی اون موقع خوب بود ولی دوستش ندارم خیلی
همسایه سطل آشغالی کار جذابی بود به این دلیل که با بچه های استثنایی کار می کردم و خیلی دوست داشتیم توی سازمان اکو توی جشنواره معلولین ذهنی شرکت کنیم چون یک کاری بود که 6_7 ماه طول کشید با این بچه ها …
شهرت با برنامه خندوانه
وی در برنامه خندوانه در نقش کمدین ظاهر شده آخرین نقش وی در سریال ماه رمضان ۹۷ به نام رهایم نکن است که روی آنتن شبکه سه پخش شد.
وی در بخش نمایش برنامه پر مخاطب خندوانه نیز در نقش کمدین حضور داشت و توسط محمد زیکسازی که خود در خندوانه ،نقش استاد کهنمویی را بازی میکند معرفی شد و به یکی از بازیگران محبوب این برنامه تبدیل شد.
او از اینکه بعد از سالها تلاش و بازی در تئاتر فرصتی برای مشهور پیدا شدن پیدا کرد بسیار خوشحال است و گفت: بازی در تلویزیون با تئاتر فرق دارد ، زیرا در تئاتر چند ماه تمرین و زحمت می کشی و در نهایت صد هزار نفر تماشا میکنند ، اما در سینما و تلویزیون بیننده های زیادی کارت را می بینند.
نیما در نقش های جوبان و کیا تاناکورا و بایرام کوکَکی و تبسّم خانومی که در ژانر مزاحم تلفنی خندوانه بود و دکتر پاینده سازگار با محیط زیست را ایفا کرده است.
فعالیت های هنری دیگر
وی علاوه بر تئاتر و بازی در سریال ها در زمینه عکاسی، نقاشی و موسیقی و نواختن پیانو نیز فعالیت دارد.
عکس کودکی نیما شعبان نژاد
ازدواج و همسر نیما شعبان نژاد
نیما شعبان نژاد مجرد است و خبری مبنی بر ازدواجش تاکنون منتشر نشده است.
گفتگوی خواندنی با نیما شعبان نژاد
قبول داری ره صد ساله را یک شبه رفتی؟
هم آره، همه نه. بعد از ۱۰ سال خاک خوردن و دیده نشدن، برایم اتفاقی افتاد که باید آن را درست خرج می کردم. فکر می کنم این قدم را درست برداشتم. حضور در کنار رامبد جوان ریسک بزرگی بود. کنار رامبد کاراکتری را طراحی کردم که می دانستیم در هفته سوم چهارم به نتیجه می رسد. جواد فرحانی (تهیه کننده)، فواد صفاریان پور (کارگردان) و رامبد جوان هم به من اعتماد کردند که باید از آنها تشکر کنم. رامبد جوان گفت اگر همین مسیر را پیش برویم، هفته اول می ترکاند و شهرت عجیب و غریبی سراغت می آید. همین اتفاق هم افتاد. موفقیت یک شبه برای آنهایی است که نمی دانستند در چه فضایی هستند.
تو می دانستی؟
خودم را برای محبوبیت آماده کرده بودم که الان هم برای همین خوشحالم. آخر این محبوبیت هم به شهرت می رسد. الان «نیما»ی «خندونه» محبوب شده.
این محبوبیت از مدیوم پربیننده تلویزیون آمده و ممکن بود جای دیگر با این تیراژ میلیونی دیده نشوی.
بله، در تئاتر هر کاری می کنیم، انگار هیچ کاری نمی کنیم! من الان ۱۵-۱۰ درصد از توانم را نشان می دهم اما در تئاتر ۴-۳ ماه تمرین می کنی، ۸۰ درصد از انرژی ات را هم می گذاری ولی در نهایت فقط هزار نفر آن را می بینند. آن هزار نفر هم آنقدر گریم روی صورت داری که یادشان می رود! به خاطر همین واقعا برای این جایگاه زحمت زیادی کشیده ام. شاید کسی یک هفته برای یک بازی تمرین کند و آن بازی را ببرد، اما بازی های بعدی را حتما می بازد.
من ۱۰ سال تمرین کرده ام که به اینجا رسیده ام. برای این جایگاه هم نمایش اضافی نداده ام چون نه آدم حسودی هستم، نه می گویم بیایید من را ببینید. اگر کارت را درست انجام بدهی، همیشه سراغت می آیند. به یک نفر هم نگفته ام که در «خنداونه»ام و من را ببین. نه به فامیل، نه حتی خانواده. خانواده ام می دانند که هیچ وقت کاری که انجام می دهم، سقف آرزوهایم نیست. مدیوم خودم را با ۱۰ سال قبل مقایسه می کنم، ۱۰ سال دیگر هم اگر ۲۰۰ فیلم سینمایی و سریال بازی کنم، باز هم همین شخصیت هستم؛ برای اینکه همیشه احساس می کنم عقب هستم.
پیشی گرفتن از جناب خان
مطرح كردن بحث رقابت من و جناب خان اصلا درست نیست. جناب خان یك عروسك است و اصلا نمیشود از عروسك پیشی گرفت. در هیچ كجای جهان چنین مسالهای رخ نمیدهد؛ مخصوصا عروسكی كه بار كمدی دارد. من در مواجهه با جناب خان نقش مكمل را دارم یعنی شخصیتهایی كه بازی میكنم هرچقدر بامزه یا احمق هم كه باشند باید در مواجهه با او آن بخش جدی را داشته باشم. ضمن اینكه به هر حال بخشی از جاذبه جناب خان آن قدرت و جلوه بصری عروسك است.
كار محمد بحرانی به عنوان صداپیشه جنابخان و عروسك گردانها سخت و در عین حال فوقالعاده خلاقانه است اما درنهایت جنابخان عروسك است و آقای بحرانی حریمی برای صداگذاری روی شخصیت دارد كه من فاقد آن هستم. من در صحنه مقابل دوربین حضور دارم، باید حواسم به شكل بازی، حرفهایی كه میزنم، پارتنرم، صحنه و جایگاه دوربین باشد. شاید آقای بحرانی هم اگر قرار بود رو به دوربین دیالوگهای جنابخان را بگویند این شخصیت آن جذابیت را نداشت؛ نه اینكه او نتواند كارش را خوب ارائه كند بلكه به خاطر نبود آن راحتی و عینی شدن تصویرش، جذابیت پنهان جنابخان كم میشود. به همین دلیل مقایسه نیما و جناب خان غیرمنصفانه است.
شهرت من نسبت به سری قبل 5-6 برابر شده اما شخصا كارم را در سری قبل بیشتر دوست دارم. ضمن آنكه مردم گاهی وقتی كار خوبی انجام میدهی آفرین نمیگویند اما منتظر هستند تا از آن سطح افول كنی و بعد به تو حمله كنند. این اخلاق خوبی نیست كه تمام تلاشهای مثبت تو را نبینند و یك مورد منفی را پررنگ كنند و انگشت روی آن بگذارند. مهمترین شكل در حال حاضر برای آیتمهای من افت ایدههاست اما به زودی این مساله فقدان ایده هم حل میشود.
تجربه کارگردانی نیما شعبان نژاد
من حوصله نداشتم متن بنویسم چون منتقد ها هم همه حمله می کنن هزار تا ایراد می ذارن اومدم 5-6 نفر رو دور هم جمع کردم گفتم حس و حالتون رو از مرگ بنویسید همون رو کردیم یک تئاتر و خیلی شیک بعد استقبالم شد نسبتا تو گالری ها خب کار عجیبی بود، پرفورمنس نبود حالا من تو اون مصاحبه ام هم گفته بودم نمایش بود ، می خواستیم پرفورمنس بشه یهو از دستمون در رفت تئاتر شد 5 نفر می اومدن حس و حالشون رو از مرگ می گفتن بیشتر بعد مرگ بود یا خود مرگ ، که یه سری عکس مرتبط باهاش هم بود که حالا عکسامون هم خیلی جالب نشد .
یه کار دیگه … جمجمه در کاناراما بود. سه گانه ی آقای مارتین مک دوناف که هم زمان با آقای غنی زاده که اونور داشت ملکه زیبای لی نین اجرا می رفت ما اینور داشتیم جمجمه در کاناراما رو اجرا می رفتیم ولی خب چون تو سالن خودمون بود سالن لیو توی ایرانشهر که اولین نمایش رو خودمون رفتیم وخیلی تماشاچیمون بد و ضعیف بود بد نه که خود تماشاچی بد باشه ها از لحاظ استقبال چون اصلا نمی شناختن طبقه سوم بود تبلیغات نتونستیم خیلی بکنیم و خیلی با استقبال روبرو نشد ولی همون چند نفر مثلا اگه 100 نفر 1000 نفر کار رو دیده بودن کار رو دوست داشتن و می گفتن کار خوش ساختی شده .
بعد یه سری کار تئاتر کودک هم پراکنده توی همون سال 92 کار کردم ، دزد زباله ها و… 8 صبح دوستمون ما رو می کشید اونجا بچه ها رو شاد می کردیم ولی صرفا رفاقتی بوده خیلی ارزش هنری نداشت
من چون من یک کار کودک داشتم “محاکمه در کوهستان” کار برتر کودک و نوجوان شهرداری شد که اون اصلا یک سال و نیم مداوم اجرا می کردم فکر کنم حدود 30 هزار تا بچه اون کار رو دیدن ، کار خیلی مدرن بود همه آدمها یه سری حیوانات رو بازی می کردن و با اِلمان های روز نه که یکی کلاه گنده بذاره بشه خرس یکی گوش بذاره بشه خرگوش … نه لباس ها خیلی طراحیش مدرن بود و بازی ها خیلی … انگار آدمی باشن که برن تو جلد حیوان.