بیوگرافی حاج حسین خسروخاور جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی را به همراه تصاویر قبل از جانبازی و بعد از جانبازی و نحوه جانبازی و تصاویر خانواده و همسر و فرزندان وی را در مجله شبونه میخوانید
بیوگرافی حاج حسین خسروخاور
حاج حسین خسروخاور ۷۷ ساله و متولد روستایی در میبد یزد است که از جانبازان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی می باشد که با موج انفجار ترکش کاتیوشا صورتش از بین رفته است.
همسر حاج حسین خسروخاور
حاج حسین چند سال پیش همسرش را از دست داده و همسر این جانباز ۷۰ درصد بر اثر بیماری درگذشته است
ایشان دارای ۹ فرزند دختر و پسر که هشت فرزندش ازدواج کرده و ۱۹ نوه نیز دارد.
ازدواج مجدد و همسر دوم
زهرا سلیمی، همسردوم حاجحسین است که بعد از فوت همسر اولشان ازدواج مجدد کرده است
همسر دوم حاج حسین خسروخاور
زهرا سلیمی همسر دوم این بزرگوار گفته است: از خدا میخواهم که به من توان بدهد تا خیلی خوب به ایشان خدمت کنم.
با وجود شرایطی که ایشان دارند. ما همیشه پذیرای مهمانهایی هستیم که میخواهند برای دیدار و ملاقات همسرم به خانه ما بیایند.
حاج حسین خسروخاور معروف به بابارجب میبد کیست؟
حاج حسین و ظاهر و نحوه جانبازی او از ناحیه صورت یادآور شهید رجب محمدزاده یا بابارجب است که ایشان نیز به بابارجب میبد معروف است
بابا رجب که بود؟
شهید حاج رجب محمدزاده معروف به «بابا رجب» جانباز ۷۰ درصد مشهدی که بسیجی نانوا بود و در دفاع مقدس بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر و صورت به درجه جانبازی نائل شده بود
حضور در جبهه
در سن ۳۵ سالگی و پس از اعزام به جبهه، دچار جانبازی شده و اجزای اصلی صورتش را از دست داد.
حاج حسین ۷۰ ساله برای صورتش ۲۵ بار عمل شده و ۳۵ سال خانه نشینی را به حضور در اجتماع ترحیح داده است
این جانباز ۷۰ درصد بعد از حضور در تشییع ۳۷۰ شهید اصفهانی در سال ۶۱ تصمیم گرفت راهی جبهه شود.
محل تولد و شغل قبل از جانبازی
من ۷۷ سال دارم و اهل روستای «هفتهر» هستم.
روستای «هفتهر» از توابع بخش ندوشن در شهرستان میبد استان یزد است. من تا قبل از حضور در جبهه و جانبازیام در اصفهان نانوایی میکردم.
همچنین ببینید: بیوگرافی سردار علی فضلی فرمانده سپاه
منطقه اعزام
با تیپ الغدیر یک هفته به تنگه دلیجان رفتم و چهار روزی در آنجا بودم و مجدد آموزش دیدم. بعد رفتم مقر امام حسین (ع) و پنج روز آنجا بودیم.
در آن ایام نیروهای داخل خط را برای تجدید قوا به عقب آورده بودند و نیروهای تازهنفس که من هم در میان آنها بودم را به منطقه اعزام کردند. ما در گردان قاسمبنالحسن (ع) بودم.
حاج حسین خسروخاور تک تیرانداز بود
من تکتیرانداز بودم و در روند اجرای عملیات خیبر به شدت مجروح شدم و به عقب برگشتم.
نحوه جانبازی حاج حسین خسروخاور
حاج حسین در سال 1362 به جبهه جنگ اعزام شده و اکنون جانباز 70 درصد است
او گفته است: در سنگر دیدهبانی ساعت از ۴ صبح گذشته بود. از سنگر بیرون آمدم تا بچهها را برای نماز صبح صدا کنم.
معمولاً بچهها زود بیدار میشدند و عبادت میکردند. بعد از آن برنامه صبحانه را داشتیم. کمی بعد از صبحانه دشمن با گلوله توپ، کاتیوشا و موشک به ما حمله کرد.
گلولهها بین سنگرها میخورد. کمی که آتش دشمن کم شد، رفتم پیش بچهها که ببینم خدایی ناکرده مجروح یا شهید نشده باشند.
در همین اثنا بود که به یکباره دیدم صورتم آتش گرفته، دستم را روی صورتم بردم دیدم گوشتهای صورتم پاره پاره شده و آویزان است. کمی بعد متوجه شدم دست راستم هم مجروح شده است.
با دست چپ، دست راستم را گرفتم. حدود ۲۰ دقیقه بعد آمبولانس از راه رسید و بچهها من را داخل آمبولانس گذاشتند.
سرم را پایین نگه داشته بودم. به خاطر اتفاقی که افتاده بود نمیتوانستم واضح صحبت کنم. فقط زیر لب شهادتین خود را خواندم.
- همچنین ببینید: بیوگرافی شهید سردار حسین پورجعفری
کسی متوجه نمیشد که من چه میگویم. با آمبولانس من را به عقب بردند و برای اینکه بتوانم نفس بکشم زیر گلویم را سوراخ کردند. همه صورتم را باندپیچی کردند.
۲۴ بار عمل جراحی
همان زمان بارها و بارها عمل شدم، اما در نهایت گفتند که دیگر کاری نمیشود کرد و شما بخش زیادی از صورتت را از دست دادهای.
درکل ۲۴ بار عمل شدم.
حتی یک بار که دو پزشک از استرالیا آمده بودند به دنبال من آمدند و گفتند باید به تهران بروم تا آن دو پزشک من را معاینه کنند.
آذر سال ۶۴ بود که برای ادامه درمان به لندن اعزام شدم.
مدتی هم در آنجا تحت درمان قرار گرفتم، اما آنها هم کاری از دستشان برنیامد. بارها عمل کردند و گوشت و پوست و… را مورد جراحی قرار دادند، اما متأسفانه بو میگرفت و فایدهای نداشت.
واکنش خانواده به وضعیت جسمانی و جانبازی
بینایی هم نداشتم. اما مرحوم همسرم که من را در آن شرایط دیدند کمی ضعف و گویا غش کرده بودند ولی چیزی به زبان نیاوردند و حرفی به ما نزدند.
من از ۳۵ سالگی در این شرایط قرار گرفتم. ۳۶ سال است که فک بالا ندارم و چشمهایم بینایی ندارد.
بینیام از بین رفته و از راه دهان نفس میکشم. یکی از چشمهایم کامل تخلیه شده و یکی دیگر هم ماهیچه اصلی میانی چشم را ندارد. بحمدالله بچهها با این شرایط من کنار آمدند و من را کمک کردند.
فیلم مصاحبه با حاج حسین را در زیر ببینید.
منبع: روزنامه جوان / تصاویر: باشگاه خبرنگاران جوان
درود بر شرفتون
شما درس بزرگی پس دادین.
حرفم نمیاد…
دقیقا … چقدر برای حفظ این وطن و آرامش ما مردم در طول این سالها سختی کشیدن
وای بر ما که اونهایی که جلوی صدامیان سینه سپر کردند و صورت خود را سپر گلوله دشمن کردند به حال خود رها کردیم و آرامش امروز را بادآورده تصور می کنیم در حالیکه جانبازان هنوز درد می کشند و آروزی مرگ دارند و وظیفه ماست که در کنار آنها باشیم و نگذاریم آنها از شدت تنهایی آرزوی مرگ کنند.
سلام بر امام مهدی و خوشا لحظه ظهورش و نشاط شیعیانش و به نتیجه رسیدن زحمات شهدا و جانبازان اسلام در اون لحظه نازنین.
اللهم العجل لولیک الفرج المهدی العزیز.
اللهم العجل لولیک الفرج المهدی العزیز.
سلام خدا بر تو ای رنجدیده جانباز که هنوز پس از سالها ولائی هستی و به ولایت سفارش میکنی. مرا پیش خدای منان شفاعت نمای!
سلام عزیزم. من سید نوید خاوران هستم. روزنامه نگار سابق و پژوهشگر الان. شماره تماسم 09198093758 اگه برای نزدیکانت ممکنه با من تماس بگیرن. شرم بر من باد که پنج سال در یزد برای نشریه سایبان میبد مقاله مینوشتم ولی امشب بعد از بیست سال دوری از میبد اسم شما را شنیدم. خداوند حق جنابعالی را بر گردن من حلال کنه. قهرمان واقعی ایران امثال شما هستید نه بازیگری که با سگ در پارکها میچرخه و در هر زمینه ای نظر میده