متن غزل شماره 87 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
حُسْنَت بِه اِتِّفاقِ مَلاحَت جهان گرفت؛
آری، بِه اِتِّفاق، جهان میتوان گرفت
اِفشایِ رازِ خَلوتیان خواسْت کرد شمع،
شُکرِ خُّدا، که سِرِّ دِلَش در زبان گرفت
زین آتشِ نَّهُفْتِه که در سینهیِ من است،
خورشید، شُعلهایست که در آسمان گرفت
میخواسْت گُل که دَم زَنَدَ ازْ رَنگ و بویِ دوست،
از غیرتِ صَّبا نَفَسَش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چُو پرگار میشدم
دُوران، چُو نُقطه، عاقِبَتَم در میان گرفت
آن روز شوقِ ساغرِ مِی خَرمَنَم بِسوخت،
کآتش زِ عکسِ عارضِ ساقی در آن گرفت
خواهم شدن به کویِ مُغان آستینفِشان،
زین فتنهها که دامنِ آخرزمان گرفت
مِی خور که هر که آخرِ کارِ جهان بِدید،
از غم سَبُک بَرآمد و رَطلِ گِران گرفت
بر برگِ گُل به خونِ شقایق نوشتهاند؛
کـآن کس که پخته شد، مِیِ چون اَرغَوان گرفت
حافظ چو آبِ لُطف زِ نَظمِ تو میچِکد،
حاسِد چگونه نُکته توانَد بر آن گرفت؟
تفسیر فال
تنهایی، هرگز نمیتواند تو را به اهداف و آرزوهایت برساند و بیتردید، برای پیشبرد کارهایت نیازمند یک همکار و همدل خواهی بود که در عین حال رازهای درونت را فاش نکند. در چنین شرایطی، گرمای عشق تو بدون همراهی و حمایت یک دوست صمیمی به زودی سرد میشود و به محبوبت نخواهد رسید. بنابراین، آسوده خاطر باش که آن همدل واقعی میتواند تکیهگاهی مطمئن برای دستیابی به خواستهها و حاجات زندگیات باشد؛ او نه تنها در لحظات سخت کنار تو خواهد بود بلکه راههای موفقیت را برایت هموار میسازد. این پیوند دوستی، همانند پلی است که تو را از دنیای تنهایی به سوی روابط گرم و معنادار هدایت میکند.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه