دستاوردها و نتیجههای قیام ۱۵ خرداد
قیام مردمی ۱۵ خرداد ماه سال ۱۳۴۲ بر ضد ظلم و ستم، در ایران نتیجههای کوتاه مدت و طولانی را به جای گذاشت که شاخصترین نتایج آن به دست آمدن جمهوری اسلامی و سقوط سلطنت دیکتاتوری و نامشروع شاهنشاهی بود.
این قیام البته که ظاهراً سرکوب شد، اما اندیشمندان معتقد بودند علی الخصوص معمار انقلاب، طلیعه انقلاب اسلامی و مبدا آن به حساب میآمد.
محمدرضا شاه که تا قبل از قیام ۱۵ خرداد همیشه در ظاهرش شخصی مسلمان و مومن بود و بعضی از امدادهای غیبی برای خودش سخنرانی میکرد، در داستان این قیام ماهیتش را نشان داد. اما خود را حافظ شریعت و مذهب مقدس شیعه میخواند و دشمنان این ملت و مملکت را دشمن شیعه بیان مینمود که با صرف هزینههای اشخاص بیقید و بیایمان تحریک میشوند و به شیعه ضربه میزنند.
اینکه پدر او رضاخان هم در اول به قدرت دست یافتن به زیارت قبور ائمه و دیدن علما راهی میشد و با پای برهنه با سر روی گلی در عزاداری امام حسین علیه السلام حضور پیدا میکرد، ولی دیگر حس نمود که قدرتش به آن صورت محکم نیست و شروع به جنایتهایی از جمله کشف حجاب بانوان و ممنوع نمودن عزاداری محرم را نمود.
همچنین ببنید
کار رژیم که در سال ۴۲ شاخصترین نهادهای مذهبی از قبیل مدرسه فیضیه و ارزشهای دینی مردم را زیر نظر گرفته بود، هیچ راهی برای رژیم به جایی نمیگذاشت و سبب نابودی چهره مذهبی رژیم شد،البته بعد از آن رژیم مجدداً با برپا کردن مسجد و چاپ قرآن به دنبال چهره مذهبی بود که توفیقی کسب نکند.
تا آن دوران که نمیشد شاه را مورد انتقاد قرار گرفت و هیچ شخص و داستانی نمیتوانست شاه را خطاب بداند، برای نخستین مرتبه در سخنرانی امام خمینی رحمت الله در عصر عاشورای سال ۴۲ مورد انتقاد جای گرفت که ساواک طی گزارشی به شکست ابهت شاه اذعان میکند.
حوزه های علمیه مثل گروههای سیاسی به خاطر دیکتاتوری شاه در سکوت وناامیدی از متغییر یافتن وضعیت فرو میرفت. به غیر از آن در حوزهها فرهنگ تقیه و اینکه حفظ اصل حوزه و شریعت در اولویت قرار داشت. این عملکرد تا دوران آیت اللعظمی بروجردی ادامهدار بود، او به خاطر تازه تاسیس شدن حوزه به محکم شدن آن فکر میکرد و به خاطر شاه هم تلاش مینمود که سبب مخالفت او نشود،درگیری جدی میان حوزه و حکومت شاهنشاهی به وجود نیامد.
ولی شاه بعد از رحلت امام، طرحهای غرب گرایانهاش را انجام داد که با مخالف بودند خیلی شدید علما روبرو شده و قیام ذکر شده ضرورت تشکل یافتن علما و حوزویان را معلومتر نمود و علاوه بر منتشر کردن نشریاتی از جمله بعثت و فریاد، گروههایی هم مثل مجمع طلاب و فضلای مبارز متشکل دادند و برای ایستادگی در برابر سیاستهای شاه از ابرازهایی همچون رادیو صدای روحانیت که در عراق حضور داشت، یاری گرفتند.
قبل از قیام، فقط نیروهای چپ و ملیگراها در دانشگاهها فعالیتهای سیاسی میکردند و حتی سخنان رهبران دینی با بی تفاوتی روبرو میشد، ولی بعد از قیام دانشجوها به رهبری دینی امید داشتند و اعلامیه و نوارهای امام خمینی در میان تمامی دانشجوها پخش میشد و توجه بسیاری به آنان جلب میشد. به وجود آوردن انجمنهای اسلامی دانشجوها و استادان در سالهای پس از آن را میتوان از ثمرههای قیام ۱۵ خرداد عنوان کرد.