ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم | غزل شماره 369 حافظ

متن غزل شماره 369 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم

تا درختِ دوستی بَر کِی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

گفت‌و‌گو آیینِ درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم

شیوهٔ چَشمت فریبِ جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم

گُلبُنِ حُسنَت نه خود شد دلفُروز
ما دَمِ همت بر او بگماشتیم

نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد
جانبِ حُرمَت فرو نگذاشتیم

گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما مُحَصِّل بر کسی نَگماشتیم

تفسیر فال

امیدتان به دیگران برای کمک، بدون شک بی‌جهت بوده و اکنون در شرایطی قرار دارید که احساس تنهایی می‌کنید، هرچند که همه‌ی آن‌ها به شما وعده‌ی یاری و مساعدت داده بودند. این واقعیت تلخ را نمی‌توان انکار کرد که گول حرف‌ها و ظواهر فریبنده‌ی آن‌ها را خورده‌اید و در نهایت به نتیجه‌ای مطلوب دست نیافته‌اید. اما لازم نیست ناامید باشید؛ هنوز هم دیر نیست. اگر کمی همت و اراده از خود نشان دهید، قادر خواهید بود تا به تنهایی و با تکیه بر توانمندی‌های شخصی‌تان، کارهایتان را به انجام برسانید. در واقع، قدرت درون شما می‌تواند راهگشا باشد و شما را به موفقیت‌هایی که همیشه آرزویش را داشتید برساند. با عزمی راسخ و اراده‌ای قوی می‌توانید چالش‌های پیش رو را پشت سر بگذارید و به اهداف خود برسید.

ما زِ یاران چَشمِ یاری داشتیم | غزل شماره 369 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *