متن و عکس در مورد موی فر عشقم و همسر مو فرفری همراه استیکر و عکس پروفایل و استوری عاشقانه موی فر را در این صفحه مشاهده نمایید.
موهای فر شیک است اما باید اعتراف کنیم مو فر جذابیت هایش خیلی بیشتر از موهای صاف است اگر عشقتان یا همسرتان دارای موی فر است خوش به حالتان است که میتوانید در کنار آنها لذت ببرید اگر به دنبال نقل قول خنده دار و الهام بخش از موهای فر هستید بهترین چیزها را برای شما داریم. ما می دانیم که شلوغی روزمره افراد مو فرفری بسیار زیادی است اما برایشان زیباست.
داشتن موهای فر ، چیزی است که خیلی از افراد تجربه نمی کنند. فر های تند ، حجم زیاد ، فرم زیبا موهای ما ، چیزی است که همه آنقدر خوش شانس نیستند که داشته باشند!
گوش کنید ، ما می دانیم که صاف کردن و برخورد با موهای فر ممکن است بسیار زیاد باشد و این کاملا طبیعی است ، اما حقیقت را باید گفت ، داشتن موهای فر بهترین چیز است! سرانجام با این جملات آرایشگر قبل از رفتن به آرایشگر با صدای بلند بخندید.
پیام ها و عکس نوشته های زیبا درباره موی فر در این صفحه اماده کرده ایم که میتوانید از انها برای ارسال استفاهد نمایید.
متن و عکس در مورد موی فر عشقم و همسر مو فرفری
من شدم دربدر یک بله از لبهایت
بس که یک عمر نشستم که بگویی شاید
این همه ناز نکن من چه گناهی کردم؟
که شدم عاشق آن روی چو قرص ماهت
فرفری موی غزلساز منی
عشق خاموش غزلهای من
تو از این حال دلم بی خبری
جز دل من به کسی دل ندهی…
شاعر: مسعود شالبافیان
خواننده: امیرعباس گلاب
دل گم شده در پیچ و خم زلف بلندت
گره وا کن تو از آن موی کمندت
فر خورده و فر خورده چنان درهم و برهم
دل من تار بود پود آن موی کمندت
آن پیچش مویت گره در کار من انداخت
گره وا کن تو ز کارم با موی کمندت
تو بزن ساز و شود چنگ دل من
که شود سیم به چنگم، هر تار از آن موی کمندت
این پیچ و خم موی تو مانند چه باشد؟
مانند ندارد جان من موی کمندت
عارفی بر سرِ یک پیچش مو کافر شد
منِ رند و سه وجب زلف پر از فِر، چه شود!؟
……..
چو او رخسار بنماید نماند کفر و تاریکی
چو جعد خویش بگشاید نه دین ماند نه ترسایی
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت
و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی
برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بیحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت
در شیوه معشوقـی هرچند که استـادی
از حال ِ من آموزد زلف ِ تـو پریشـانی
……..
زلف ِ هندوی تو در تابست و مارا تاب نیست
چشم ِ جادوی تو در خوابست و ما را خواب نیست
غزل از جعد گیسوی تو گفتم
دوبیتی از دو ابروی تو گفتم
دلم شاعر شد و این شعرها را
فقط محض گل روی تو گفتم
شاعر: حسین شادمهر
روسری سر کن و نگذار میان من و باد
سر آشفتگی موی تو دعوا بشود
……
ای همه ی نازِ جهان زیرِ سرِ روسری ات
کشته مرا شکنج آن مویِ سرِ فرفری ات
از همه عالم به درم گر تو مرا نگه کنی
تو شده ای شمسِ جهان و دل شده مشتری ات
ای همه ی شعرِ جهان ریخته در کنجِ لبت
خنده کنی بوسه زنم بر لبِ همچون پری ات
“آه چه دیوانه شدم در طلبِ سلسلهای”
طعنه زنی بر همگان با کمی از دلبری ات
“پرسشِ همچون شکرت کرد گرفتار مرا”
ای که در اندیشه ی من رسم شده برتری ات