بیوگرافی امیرحسین خادمی پسر زرین دشتی کیست و ماجرای تجاوز و قتل

امیرحسین خادمی کیست بیوگرافی امیرحسین خادمی پسر زرین دشتی و ماجرای مرگ و تجاوز به او را در این صفحه ببینید.

امیرحسین پسر نوجوانی که پدرش فوت میکند و او به عنوان مرد خانواده خود را موظف میداند که در کنار تحصیل اش کار کند تا مخارج مادر سرطانی و خواهرش را تامین کند او به مکانیکی میرود و مشغول به کار میشود اما صاحبکارش به همراه سایر کارگران دیگر نقشه تجاوز به او را میکشند ابتدا به شوخی و سپس به صورت جدی او را مورد تعرض قرار میدهند.

امیر حسین که به شدت از نظر روحی به هم ریخته شده بود بعد از یک روز کلنجار رفتن با خودش تصمیم میگیرد موضوع را به مادرش بگوید و مادر امیرحسین بلافاصله به دادگاه رفته و از صاحبکار و سایر کارگران شکایت میکند. بعد از اینکه احضاریه برای صاحبکار صادر میشود انها به سراغ امیرحسین رفته و او را میربایند و به خارج از شهر میبرند و سپس به شکل دلخراشی او را به قتل میرسانند. حالا این خبر همانند آتشی به دل زرین دشت افتاده است و مردم را به شدت متاثر نموده است

امیرحسین خادمی کیست

امیرحسین فقط ۱۶ سال سن داشت  در کلاس دهم تحصیل می‌کرد پدرش فوت کرده بود و مادرش سرطان داشت برای تامین خرج و مخارج خانه و هزینه‌های درمان مادرش و زندگی خواهرش زمانی که کلاس های مجازی تابستان برگزار شده بود در یک تعمیرگاه مشغول به کار شد

امیرحسین خادمی نوجوانی که سرشار از آرزوهای خوب بود ، او فقط شانزده سال داشت ؛ پدرش را چند سال پیش از دست داده بود ، تنها یک خواهر داشت و مادرش به سرطان مبتلا بود و امیرحسین برای تامین هزینه های زندگی کار میکرد.

او اهل زرین دشت استان فارس بود و در یک تعمیرگاه کار میکرد صاحب کار او به همراه دو نفر دیگر به طرز فجیعی به او تعرض کردند  امیرحسین موضوع را به مادرش اطلاع داد و وقتی برای شکایت به دادگاه رفتند ، صاحب کار بی رحم و دوستانش او را به بیابان های اطراف بردند به طرز دردناکی او را شکنجه و به قتل رساندند.

همچنین ببینید فیلم کامل قتل پسر جوان دزفولی

سه روز است زرین شهر آرام و قرار ندارد ، سه روز مردم شهر در تب و تاب اند، سه روز است مادر بیمار امیرحسین خواب به چشمانش نیامده است.

هر سه متهم بازداشت شده اند و به دستور قضایی خارج از نوبت به پرونده رسیدگی خواهد شد و اشد مجازات در انتظار آنها خواهد بود.

سید کاظم موسوی با تأکید بر اینکه اشد مجازات قانونی در انتظار متهمان خواهد بود اعلام کرد رسیدگی به پرونده مذکور در صلاحیت محاکم کیفری یک استان است که اقدامات اولیه جهت انجام تشریفات قضایی و ارسال پرونده به مرجع عالی قضایی استان انجام شده است.

همچنین ببینید مهسا امینی کیست بیوگرافی و ماجرای بازداشت 

به گزارش تسنیم، رئیس کل دادگستری استان فارس با بیان اینکه اقدامات قضایی اولیه از جمله شناسایی هر سه متهم، بازداشت و تفهیم اتهام آنان در حوزه قضایی زرین‌ دشت انجام‌ شده است، بیان داشت: ادعای مطرح شده توسط خانواده متوفی در خصوص آدم ربایی و قتل نیز با تشکیل پرونده قضایی در دستور کار رسیدگی مقام قضایی قرار دارد.

ظاهرا پس از اینکه آنها به طرز فجیعی به او تعرض کردند از او فیلم گرفتنه و تهدید کردند در صورتی که با کسی حرفی بزند، فیلم جنایت شنیع خود را منتشر می کنند. اما امیرحسین داستان را به مادرش اطلاع می دهد و برای شکایت به دادگاه می روند. پس از این اقدام امیرحسین، ظاهرا صاحبکار و همدستانش، او را به بیابان های اطراف محل زندگیش برده و به طرز دردناکی او را شکنجه کرده و به قتل رسانده اند.

اخبار منتشرشده در فضای مجازی حاکی از این است که امیرحسین خادمی پس از اینکه به خانواده‌اش اعلام می‌کند از سوی چند نفر مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است، برای پیگیری قضائی، اقدام به شکایت در مرجع قضائی می‌کند اما چند روز پس از این اقدام، جسد وی در یکی از بیابان‌های حاجی‌آباد کشف می‌شود.

از جمله سینا قلندری خبرنگار در توییتر نوشت جسد نوجوانی ۱۶ ساله به نام امیرحسین خادمی در زرین‌دشت که مورد تعرض جنسی قرار گرفته و بابت آن شکایت کرده بو‌د، یکشنبه در بیابان‌های اطراف حاجی‌آباد زرین‌دشت در استان فارس پیدا شده است.

ماجرای کامل تجاوز و قتل

صاحب کار امیرحسین یک مرد شیاد بود ساعت کاری  امیر حسین را از ۸ صبح تا ۸ شب مقرر کرده بود امیر حسین بعد از اینکه از کار می آمد به سراغ مادرش می رفت و کارهای خود را انجام می داد .

شب تجاوز به امیرحسین خادمی

ساعت ۱۰ شب صاحب کارش با او تماس می گیرد و می گوید که ما در خارج از شهر در یک بیابان هستیم و مشغول خوشگذرانی می‌باشیم و از امیر حسین می خواهند که برای آنها ساندویچ بخرد و بیاورد امیرحسین حرف صحبکارش را قبول می‌کند و با همه خستگی که داشته به محلی که صاحب کارش گفته می رود اما زمانی که می‌خواهد برگردد صاحب کارش به همراه دو رفیق دیگر دست و پای او را با یک طناب بسته و اقدام به تجاوز به این پسر ۱۶ ساله می کنند .

ساعت ۱۲ شب به بعد مادر امیرحسین زنگ می زند که احوالش را جویا شود که چرا دیر کرده است صاحبکار تلفن امیرحسین را جواب می‌دهد و می‌گوید که او در حال تعمیر یک خودرو است و دستش بند می باشد و خیلی زود او را به خانه می فرستد.

امیرحسین وقتی که ساعت ۱۱ شب به خانه می آید لباس هایش کثیف و خاکی است و دستانش نیز زخمی شده بودند

مادرش می پرسد که این چه بلایی بر سرت آمده و امیرحسین میگوید که از موتور افتاده ام.

مادرش می‌گوید که امیرحسین تا صبح نخوابید فردایش هم صبحانه نخورد و از خانه بیرون رفت یک ساعت بعد به من زنگ زد و گفت من جلوی دادگستری هستم و به نزد من بیا می خواهم از سه نفر شکایت کنم مادر امیرحسین که برایش معما شده بود ماجرا چیست خود را به دادگستری زرین دشت میرساند امیرحسین همه اتفاقات شب گذشته را برای مادرش تعریف میکند اما آن روز تصمیم میگیرند که شکایت نکنند امیرحسین با تمام خشم و ناراحتی به خانه برمیگردد این پسر ۱۶ ساله سپس به مادرش میگوید که می خواهم برای دیدن یکی از دوستانم به بیرون بروم اما وقتی که میرود چند ساعت بعد جنازه‌اش در حوالی شهر پیدا میشود در نهایت بعد از پیدا شدن جسد امیرحسین صاحبکار و دونفر دیگر دستگیر میشوند.