شبونه
سعید پیردوست بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون متولد ۱۶ دی ۱۳۱۹ در تهران است او با فیلم گوزن ها وارد سینما شد اما با سریالهای پاورچین و شب های برره به شهرت رسید وی متاهل بوده و دارای دو فرزند است و این روزها به علت بیماری قلبی خانه نشین شده است در ادامه به بیوگرافی سعید پیردوست و همسرش و فرزندانش شهرزاد و نیما با آلبوم عکس های او از قبل انقلاب تا عکس های جدید و زندگی شخصی اش در سایت شبونه خواهیم پرداخت.
- نام اصلی : علیرضا پیردوست
- متولد : 16 دی 1319 تهران
- زمینه فعالیت : سینما ، تئاتر و تلویزیون
- پیشه : بازیگر
- مدرک تحصیلی : دیپلم
- سالهای فعالیت : 1352 تاکنون
- قد : 165 سانتیمتر
- فرزندان : شهرزاد و نیما
- نوه : روژان دانش پرور
بیوگرافی سعید پیردوست
سعید پیردوست یکی از بازیگران قدیمی کشورمان می باشد که بیشتر او را با سریال های مهران مدیری می شناسیم اما ائو بیشتر در فیلم های مسعود کیمیایی در سینما بازی کرده است..
او متولد ۱۶ دی ۱۳۱۵ در تهران بوده و در حال حاضر ۸۵ سال سن دارد.
همسر و فرزندان
سعید پیردوست متاهل بوده و دارای یک فرزند دختر به نام شهرزاد و یک فرزند پسر به نام نیما میباشد.
شروع فعالیت قبل انقلاب
جالب است بدانید که قبل از انقلاب هم فیلم های زیادی بازی کرده است و با بهروز وثوقی همبازی بوده اولین تجربه حرفه ای ایشان در سال ۱۳۵۲ با فیلم سینمایی خاک بوده است.
فیلمی که در آن بهروز وثوقی و فرامرز قریبیان بازی میکردند و توسط مسعود کیمیایی کارگردانی شده بود.
یک سال بعد در فیلم سینمایی گوزنها یکی از فیلم های ماندگار مسعود کیمیایی نیز به ایفای نقش پرداخت و مجدداً با فرامرز قریبیان و بهروز وثوقی همبازی شد سعید پیردوست در فیلم گوزنها نقش اصغر افضلی را برعهده داشت .
فیلم های غزل و سفر سنگ از دیگر کارهای او قبل از انقلاب می باشد.
نکته جالب درباره فیلم سفر سنگ درخشش ایرج قادری و سعید راد بوده که سعید پیردوست در کنار این دو هنرمند نیز بازی کرده است.
سعید پیردوست بعد از انقلاب
او بعد از انقلاب موفق شد به فعالیت هنری خود ادامه بدهد و در فیلم سینمایی خط قرمز به ایفای نقش می‌پردازد در واقع فیلم خط قرمز اولین فیلم بعد از انقلاب بود که توسط آقای مسعود کیمیایی کارگردانی شد.
شهرت با سریالهای مهران مدیری
بیشتر شهرت سعید پیردوست برای بازی در سریال های مهران مدیری می باشد او در سریال پاورچین به شهرت زیادی دست یافت و سپس با سریال های شبهای برره و مرد هزار چهره موفق شد در بین مردم به چهره شناخته شده تبدیل شود.
علاقه مسعود کیمیایی به سعید پیردوست
آقای سعید پیردوست در سینما بیشتر حضور داشته و او را به عنوان بازیگر سینما می توان نام برد که بیشتر در فیلم های مسعود کیمیایی بازی کرده از آخرین کار سینمایی سعید پیردوست فیلم خائن کشی به کارگردانی مسعود کیمیایی است که در سال ۱۳۹۹ تولید شد این فیلم توسط علی اوجی تهیه کنندگی شده است
بازیهای سعید پیردوست در فیلم های مسعود کیمیایی نشان دهنده علاقه من رابطه ای صمیمی این کارگردان با سعید پیردوست میباشد که از قبل انقلاب تاکنون به او پیشنهاد بازیگری میدهد.
او میگوید
من در یکی از جنوبی‌ترین مناطق تهران کوچه آبشار و بازارچه حمام نواب به دنیا آمدم. پدر و مادرم آدم‌های بسیار ساده‌ای بودند و زندگی ما هم ساده و معمولی بود. پدرم کارمند اداره پست بود. شرایط زندگی‌مان طوری بود که مجبور بودم کار کنم تا زندگی‌ام را بچرخانم به همین دلیل بعد از گرفتن دیپلم سرکار رفتم.
کارهای مختلفی کردم یک دوره‌ای کارمند بانک بودم، بعد رفتم شرکت ماک و در بخش مالی ـ اداری آنجا مشغول کار شدم که آخرین پستم در این شرکت مدیر امور مالی بود. تا سال 67 در این شرکت کار کردم. البته سال 51 بود که کارم را در سینما با آقای کیمیایی که از دوستان و بچه‌محله بودیم شروع کردم.
دیپلم که گرفتم دوست داشتم مثل بقیه دوستانم (مسعود کیمیایی، فرامرز قریبیان، اسفندیار منفردزاده و…) وارد کار سینما شوم. اما چون شرایط زندگی‌ام فرق می‌کرد، نتوانستم. اما آنقدر این حرفه را دوست داشتم که سال 51 از آقای کیمیایی خواستم در فیلم‌هایش به من نقش بدهد و او هم نقشی کوتاه در فیلم خاک به من داد و این گونه بود که وارد سینما شدم.
من از همان اول آدم سینما نبودم. استعداد و توان بازیگری داشتم اما آدم این حرفه نبودم. آدم سینما باید رُک باشد و بتواند از حق خودش دفاع کند و به اصطلاح حراف باشد! اما من حراف و اهل زد و بند نبودم و نمی‌توانستم گلیم خودم را در این حرفه از آب بیرون بکشم. از روی عشق و علاقه سینما را ادامه دادم شاید برای همین است به اصطلاح هشتم گرو نهم است.
در ادامه مسیرتان با مهران مدیری همکاری کردید و وارد کارهای طنز شدید. این روحیه طنز از چه موقع در شما شکل گرفت؟
از اول در من بود. فیلم‌های کیمیایی سبک خودش را دارد اما نقش‌هایی که من بازی می‌کردم کم و بیش طنز بودند. در فیلم توکیو بدون توقف با آقای مدیری آشنا شدم و نقش مدیر شرکت را در سریال پاورچین به من پیشنهاد کرد و از همان اول گفت که نقش اصلی نیست و شاید هفته‌ای یک روز مقابل دوربین بروم .
روحیه طنزی که دارید زندگی را برایتان راحت‌تر کرده است؟
اگر بتوانی این روحیه را همیشه حفظ کنی، زندگی حتما راحت‌تر می‌شود. اما واقعیت این است که مشکلات زندگی آنقدر زیاد شده که دیگر نمی‌توان شاد بود. زمانی که در سریال پاورچین بازی می‌کردم، روحیه‌ام خیلی بهتر بود و مشکلات به اندازه اکنون به من فشار نمی‌آورد به همین دلیل با نقش زندگی می‌کردم اما الان فقط نقش را مقابل دوربین بازی می‌کنم؛ الکی می‌خندم و شوخی می‌کنم اما ته دلم شاد نیستم.
آیا نمی‌شود زندگی را جوری مدیریت کرد که اوضاع به نقطه بحران نرسد و روحیه به این اندازه خسته نشود؟
زندگی بالا و پایین زیادی دارد، دوره‌هایی هست که شرایط خیلی راحت است اما به مرور وقتی سن بالا می‌رود و شرایط سخت می‌شود، احساس می‌کنی خودت و خانواده‌ات هر لحظه در خطر هستی و هیچ گونه امنیتی نداری.
در 76 سالگی شرایط سخت و شکننده می‌شود، بهتر نبود وقتی جوان‌تر بودید برای این دوران برنامه‌ریزی کنید؟
وقتی در شرکت ماک کار می‌کردم، شرایط خیلی خوبی داشتم. مدیر امور مالی ـ اداری بودم اما قانونم این بود که سالم زندگی کنم و هیچ سوءاستفاده‌ای از پست و کارم نکنم. همیشه در هر حرفه‌ای که بودم، تلاش کردم اسمم و رسمم پاک بماند. اشتباه من این بود که سینما را انتخاب کردم! به خاطر بازی در سینما از کارخانه ماک بیرون آمدم شاید اگر می‌ماندم، الان با حقوق بسیار خوبی بازنشسته شده بودم.
همچنین ببینید:
- بیوگرافی نعیمه نظام دوست و همسرش
- بیوگرافی سیاوش مفیدی بازیگر و همسرش
- بیوگرافی سروش جمشیدی بازیگر
- بیوگرافی مرجانه گلچین بازیگر و همسرش
- بیوگرافی حمید لولایی بازیگر و همسرش
با تجربه‌ای که دارید چه توصیه‌ای به جوان‌ها دارید برای انتخاب‌هایشان؟
اگر جوانی علاقه‌مند به سینماست اول به این نکته توجه کند که باید استعداد این کار را داشته باشد، بازیگر باید ذاتا بازیگر باشد. به زورِ کلاس نمی‌توان بازیگر شد. با پارتی و پول شاید بتوان یکی دو نقش به دست آورد اما نمی‌توان بازیگر ماند. دوم این که با این نگرش وارد سینما شوند که شاید خیلی جاها حقشان خورده شده
و باید بتوانند حقشان را بگیرند. باید بلد باشند حرف بزنند. آدمی که حجب و حیا دارد، در سینما دوام نمی‌آورد. من فکر می‌کردم چون سر سفره پدر و مادرم بزرگ شده‌ام باید با حیا و کم‌حرف باشم برای همین خیلی از جاها حقم را خوردند. آنهایی که راه و روش کار در سینما را بلدند، از قِبل این حرفه رستوران، فروشگاه و..
