ماجرای وکالت به شاهزاده رضا پهلوی چیست؟

هشتگ من به شاهزاده پهلوی وکالت میدهم مدتیست در رسانه های ضدانقلابی پررنگ شده و برخی از چهره ها که به خارج از کشور فرار کرده اند از این هشتگ استفاده نموده و مدعی هستند رضا پهلوی برای پادشاهی ایران گزینه مناسبی است.

رضا پهلوی خانواده خود را نمیتواند مدیریت کند

رضا پهلوی حتی نتوانسته به فرزندان خود زبان فارسی یاد بدهد حالا رویای پادشاهی در ایران بر سر دارد او سعی کرده که از گروه منفور مجاهدین خلق اعلام برائت کند تا شاید دل تعدادی افراد را به دست آورد اما حنای رضا پهلوی رنگی ندارد.

عطاالله مهاجرانی در واکنش به کمپین من وکالت می‌دهم اپوزیسیون در رشته توییتی نوشته:

محمدرضاشاه هیچ‌گاه درباره آینده ایران و ولیعهد در دوران خروج از ایران تا فوت سخنی نگفته است. وصیت‌نامه هم ندارد، چون شاه به شازده‌ اش اعتماد نداشت.

در سال‌های طولانی زندگی در خارج از ایران خانم فرح و شازده به عنوان فرزند ارشد نتوانستند خانواده پنج‌نفری را مدیریت کنند. به روایت فرح،  محمدرضا دوا خور شده بود و دورش را دوستان ناباب گرفته بودند. لیلا هم سرنوشت بهتری نداشت. خانواده را نتوانستد اداره کنند، کشور و ملت را چه‌ کنند؟!

ماجرای وکالت به رضا پهلوی چیست؟

رضا پهلوی مشهور به «ربع پهلوی» و اخیراً «ربع دیکتاتور» در گفت‌وگوی خود با منوتو در پاسخ به اینکه چرا به طور روشن نقش رهبری جنبش انقلابی را بر عهده نگرفته، گفت: «من می‌توانم با شخصیت‌های سیاسی برای ارائه دادن یک برنامه دیدار بکنم، اولین سؤال‌شان این است که شما به نمایندگی چی اینجا حضور پیدا کردید. هر نوع کاری که انجام می‌دهیم باید یک مبنای مشروعیت و یا یک نوع وکالتی از داخل ایران داشته باشد.»

این سخنان با توئیت علی کریمی، یکی از فعالان مجازی برانداز مواجه شد  احسان کرمی، کارمند جدید اینترنشنال سعودی، حمید فرخ‌نژاد و پرستو صالحی لیدرهای خارج‌نشین اغتشاشات ایران و برخی دیگر از چهره‌های اپوزیسیون هم کمپین «من وکالت می‌دهم» راه انداخته‌اند که همه براندازان بتوانند آن را امضا کنند.

نا امیدی رسانه های بیگانه

پس‌از ناکام ماندن فضاسازی‌ها با کلیدواژه «قطع گاز» و «زمستان سخت ایران»، جریان‌های معاند در روز‌های اخیر پرده دیگری از نمایش‌های مضحک سیاسی خود را با محوریت «وکالت دادن به رضا پهلوی برای‌گذار از جمهوری اسلامی» کلید زده‌اند؛ کارزاری مجازی که بیش‌از هرچیز زمینه‌ساز بروز اختلاف‌های درونی در به‌اصطلاح جریان اپوزیسیون جمهوری‌اسلامی شده‌است.

ماجرا از جایی آغاز شد که رضا پهلوی در ادامه رویکرد معرفی خود به‌عنوان «تن‌ها آلترناتیو جمهوری‌اسلامی» که در ماه‌های اخیر و به‌دنبال بروز اغتشاشات در ایران، به‌صورت پررنگ‌تری ازسوی وی دنبال شد، کوشید در قامت رهبر جریان اپوزیسیون، بار دیگر موضوع «گذار از جمهوری‌اسلامی» را مطرح و خود را به‌عنوان تنها فرد مطلوب برای پیشبرد این راهبرد مجعول معرفی کند.