بیوگرافی ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکی
ستاره صفرآوه متولد 1350 در تاجیکستان بوده که در عرصه روزنامه نگاری و بازیگری فعالیت میکند او در ایران با نقش لیلی در سریال در چشم باد به شهرت رسید.
ستاره صفرآوه لیسانس خبرنگاری با گرایش کارگردانی از دانشگاه تاجیکستان را دارد و در چند فیلم سریال تاجیکستان بازی کرده است او همبازی شدن با پارسا پیروزفر را در سریال در چشم باد از افتخارات خود میداند.
ستاره صفرآوه کیست و اهل کجاست
ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکستانی متولد ۱۳۵۹ در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان میباشد
او در بین ایرانیان شهرت زیادی دارد و با درخشش در نقش لیلی در سریال در چشم باد موفق شد استعداد بازیگری خود را نشان بدهد
این خانم هنرمند در رشته خبرنگاری تحصیل کرده و مدارک خود را از سازمان تلویزیونی تاجیکستان اخذ نموده است
به زبانهای انگلیسی و فارسی تسلط کامل دارد و فعالیت خود را در برنامه های تلویزیونی تاجیکستان آغاز کرد
بعد از مدتی در چند شبکه ماهوارهای فعالیت داشت
نقش لیلی در سریال در چشم باد
ستاره صفرآوه در سال ۱۳۸۷ موفق شد در سریال در چشم باد به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی بازی کند سریالی تاریخی و حماسی که درباره زندگی خانوادهای ایرانی بوده و در دوره های مختلف به تصویر کشیده میشود
از دوره قیام میرزا کوچک خان جنگلی تا آزادسازی خرمشهر که در این سال ها اتفاقات متعددی را تجربه می کنند
در این سریال بازیگران شناخته شده همچون کامبیز دیرباز و سعید راد و پارسا پیروزفر و لاله اسکندری و اکبر عبدی بازی می کردند و تجربه بسیار خوبی برای خانم ستاره صفرآوه بود تا بتواند در کنار این چهرهها به کسب تجربه بپردازد
او درباره نحوه حضور در یک سریال ایرانی می گوید که آقای جعفری جوزانی برای انتخاب بازیگر زن به تاجیکستان آمده بود و من متوجه شدم که او به دنبال یک بازیگر می گردد و برای همین در فراخوان و شرکت کردم و بعد از تست بازیگری مورد قبول واقع شدم و در نهایت نقش لیلی را بر عهده من گذاشت
وقتی به آقای جوزانی فکرم را گفتم، ایشان هم مرا راهنمایی کرد که این لیلی یک زن به تمام معنی کامل است. لیلی وسعت و معنی عشق را به شکل کامل میشناسد. محبت او به «بیژن» از حد زمینی هم فراتر است. بالاتر از همه «لیلی» مثل وطن است که فرهنگ و زبان و عقیده، در او جاری است. من به آقای جوزانی گفتم که میترسم نتوانم این زن را درست بازی کنم. اما او با خونسردی و خوشرویی شانههایش را بالا انداخت و گفت: تردید نکن تو میتوانی»
ایشان یکی از چهره های تاجیکستانی می باشد، که در مجموعه در چشم باد کاراکتر لیلی را عهده دار بود.
به گفته این هنرمند پیش از اینکه هنرپیشه بشود در شبکه نخست تاجیکستان اخبار روسی، تاجیکستان را خود بیان می نموده است.
خانم صفرآوه بیان میکند :
بعد از اینکه ایفای خود را در مجموعه در چشم باد به اتمام رسانده است….
وی در ادامه میگوید:
بسیار شاد هستم به خاطر اینکه با ایفای خودم در مجموعه در چشم باد با استقبال بسیار خوب مردم کشور ایران رو به رو شدم و به کشور ایران بسیار علاقمند می باشم.
خانم ستاره صفرآوه هنرپیشه تاجیکی با ٢٧ سال سن در کشور تاجیکستان به دنیا آمده است.
تحصیلات ستاره صفرآوه
ایشان در رشته خبرنگاری صدا و سیما با گرایش کارگردانی درس خوانده است و مدرک دانشگاهی خود را از دانشکده هنرهای زیبای تاجیکستان اخذ نموده است.
خانم صفرآوه بیان میکند :
که ابتدا در تاجیکستان اخبار روسی، تاجیکی را بیان می نمودم. بعد از اینکه در مجموعه درچشم باد فعالیتم را به اتمام رساندم، به تاجیکستان برگشتم بعد از ان در دانشگاه هنرهای زیبای تاجیکستان تدریس را آغاز نمودم.
ایشان در ادامه بیان می کند:
وقتی که برای ایفا در مجموعه در چشم باد قبول شدم، با پدر به کشور ایران سفر نمودم و ایفای من دوسال و نیم به طول انجامید.
او به حجاب ایرانی ها بسیار علاقمند شده است و بیان می کند :فرهنگ کشور ایران و تاجیکستان شباهت بسیار به یکدیگر دارند.
تمامی یکی هستند و از یک والدین می باشند.
مصاحبه با خانم ستاره صفرآوه همانطور با لحن و سخن شیرین تاجیکستانی به قلم در آمده است،تا دوباره یادی از ایفای لیلی در چشم باد کرده باشیم.
به چه صورت شد که پیشنهاد ایفا در سریال تلویزیونی در چشم باد را قبول نمودید؟
یک سال قبل از اینکه برای بازی در کاراکتر لیلی منصوب بشوم، به همراهی خویشان در منزل پایه گیرنده ها نشسته بودیم.
خانم لطافت یوسفی یکی از چهرههای مطرح شده تاجیکی را در تلویزیون مشاهده نمودم، ایشان در حال گفتگو بود.
ایشان بیان می نمود که در یک فیلم ایرانی بازی نموده است.
به همراهی گفتگوی خانم لطافت بخشی از پشت صحنه و اینکه بخشی از مجموعه در چشم باد را نشان دادند.
آن بخشی که آقا حسام بر اسب سوار شده بود و برای دیدن همسر خود می تاخت.
آن وقت بود که یک مرتبه قلبم به شدت تپید، این صحنه ها به قدری قشنگ بودند که هیچ گونه آدمی باور نمی نمود.
اما درواقع آقای حبیب الله رزاق و لطافت یوسفی این دو از چهرههای مطرح شدهی تاجیکی میباشند و تمامی مردم این دو را به خوبی می شناسند.
ولی آن صحنه ها آنقدر بزرگ و پررنگ بودند که درک نمودن آنان بسیار سخت بود و من از ته دل دعا نمودم که ای کاش، به جای لطافت من بودم.
ولی به این آرزویم خندیدم.
برای آنکه لطافت یوسفی یک بازیگر ماهری میباشد و من تنها با ۲۳ سال سن و اینکه گوینده اخبار بودم.
پس از یک سال فهمیدم یک کارگردان شناخته شدهی اهل ایرانی با همراهی تیمش به تاجیک آمده بودند، تا در تاجیکستان یک بانوی هنرپیشه را، برای هنرنمایی در تلویزیون منصوب نمایند،من آن زمان بسیار شاداب شدم.
به پدر افزودم که آیا اجازه می دهی که من بروم و تقدیر خودم را منصوب نمایم.
پدر افزود کشور ایران خیلی کشور خوبی میباشد برو و سرنوشت تو شاید این طور باشد.
من از بچگی سینما را خیلی دوست می داشتم، ولی در تاجیک به خاطر دلایلی سینمای وطنی نداریم و آرزوی من شدنی نبود چرا که علاقه داشتم در رشته سینما تحصیل نمایم و آن چیزی که دوست دارم بشوم.
اینطور شد از اتفاقی که رخ داده شد بسیار خوشحال شدم.
در حالی که بسیار استرس داشتم و خیلی ترس در وجود من ایجاد شده بود به دیدن آقای جوزانی برای امتحان دادن رفتم.
زمانی که درون اتاق پا نهادم، سه آقا در آنجا نشسته بودند آقای محمد غایب مدیر سینما و شاعر بزرگ فارسی زبان کشور تاجیک در آنجا حضور داشت.
آن لحظه بسیار استرس داشتم بقدری زیاد بود که پاهایم از استرس زیاد میلرزید.
آن لحظه آقای جوزانی متوجه من شد و افزود بفرمایید.
خیلی زود بدون هیچگونه مقدمهای چند شعر فارسی از سعدی سرودم.
تمامی بسیار حیرت زده شدن و من را نگاه نمودند ولی من زود نگاه خود را پنهان کردم .
آقای طاهری از من سوالاتی نمودند من حتی به یاد نمی آورم که چه پاسخ هایی به ایشان دادم.
در همان لحظات در حین جواب دادن آقای کریمی از من فیلم برداری نمود و پس از آن من از اتاق بیرون اومدم.
هیچ وقت باور نمینمودم که من را بپذیرند.
برای اینکه این را میدانستم که بهترین چهره های تاجیکی مانند من تست داده اند.
من آن زمان بسیار افسرده بودم.
در هنگام شب کنار پدر در منزل نشته بودم که پدر از من سوالاتی نمود.
افزودم: من نمی دانم اما حتم دارم که من را نپذیرفتند.
پدر افزود تو را حتما می پذیرند.
به خاطر اینکه پدر همواره تصور می نماید من یک هنرپیشه می باشم، ولی خود من هیچ وقت این را باور نمیکردم.
هنگامی که با من تماس گرفتند و گفتند که من پذیرفته شدم از خوشحالی در پست خودم نمیگنجیدم.
به خاطر اینکه تازه متوجه شده بودم که آقای جوزانی همان کارگردان مجموعه در چشم باد می باشند، که خانم لطافت یوسفی و آقای حبیب الله رزاق در اثر ایشان هنرنمایی نموده اند.
چه شناختی از سینمای کشور ایران و آقای مسعود جعفری جوزانی داشتید؟
ایشان بیان می کند از سینمای کشور ایران هیچ گونه شناختی نداشته ام، ولی به همان صورت که بیان نمودم با پارهای از مجموعه در چشم باد فهمیده بودم که آقای جوزانی یکی از کارگردانان جهانی میباشند پس از اینکه پذیرفته شدم، در شبکه های اجتماعی در مورد شخصیت آقای جوزانی مطالبی را خواندم از اینکه برای ایفای نقش در اثر وی فراخوانده شدم، خیلی شاداب بودم.
هنگامی که فیلمنامه را خواندید چه امری از آن برای شما جذاب بود؟
مطالعه فیلمنامه برای من در شروع بسیار دشوار بود.
به خاطر اینکه من بسیار دشوار فارسی بلد بودم.
ولی در آخر خواندن و نوشتن فارسی را یاد گرفتم.
آقای احمد رمضان زاده و خانم شهربانو بهرامیه فیلمنامه را به گویش فارسی برای من خواندند و من با الفبای روسی آن را به نگارش در میآوردم.
به نظر من این فیلمنامه یک شاهکار بود.
من به یاد تولستوی افتادم که جنگ و صلح را به نگارش درآورده است.
تمامی مطالب را با هیجان مطالعه می نمودم و همانطور استرسم بیشتر و بیشتر میشد و اینکه ترس را، تازگی و جذاب بودن فیلمنامه در من به وجود آورده بود.
به هر پاره ای از آن که می رسیدم مرا به یک سرزمین جدیدی میرساند که در آنجا به من حس آشنایی دست می داد و
همین که آنجا در تصور من جدید بود.
لیلی را به چه شخصیتی مشاهده نمودید؟
ستاره صفرآوه میگوید کاراکتر لیلی مانند یک اسطوره برای من بود.
لیلی و مجنون نظامی را مطالعه نمودم.
تصور نمودم این داستان یک لیلی اسطوره ای باشد، که در دل تمامی فارسی زبان ها وجود دارد.
یک قسمت هایی از کاراکتر لیلی من را به یاد گردآفرین شاهنامه استاد بزرگ فردوسی میاندازد.
هنگامی که تصویر خودم را با آقای جوزانی درمیان گذاشتم وی نیز من را کاملاً راهنمایی نمود، که این کاراکتر لیلی یک بانوی تمام عیار می باشد.
کاراکتر لیلی با بزرگی و بامعنای عشق کاملا اشنایی دارد.
محبتش نسبت به بیژن بسیار بالاتر از حد زمینی می باشد.
فراتر از تمامی «لیلی» مانند وطن می باشد که فرهنگ و زبان و عقیده، در وی وجود دارد.
در من یک ترسی وجود داشت که آیا می توانم این بانو را به درستی ایفا نمایم یا خیر.
ولی آقای جوزانی بسیار با خونسردی به من افزود:
«که شک نکن تو میتوانی!»
ولی من هنوزم که هنوزه صحبت های ایشان را باور ننموده ام.
با کارگردان به چه اندازه همفکر بودید و به چه صورت در قاب دوربین، شما را هدایت نمود؟
آقای جوزانی لیلی را بسیار خوب میشناخت و می دانست که چه باید انجام دهد.
همیشه راهنمایم بودند و بیان میکردند که به هیچ عنوان فکر نکن.
تو بایستی این را باورنمایی که لیلی می باشی.
تنها باورت به قلب خود و احساست باشد.
اگر تمام ذهنت را درگیر نمایی کار خوب پیش نمی رود.
آقای جوزانی بیان می نمود:
اگر فیلمبردار خواست که مکث نمایی اگر دوست داشتی و اینکه احساس نمودی بایستی از آن نقطه نیز رد شوی از آن عبور نما و اصلاً مهم نمی باشد.
فیلمبردار خود می داند چه کار نماید.
ایشان همواره بیان می نمود به هیچ چیز فکر نکن، حرف و حرکت را حس نما.
فعالیت برای من از ابتدا بسیار دشوار بود.
ولی سرانجام صحبت های ایشان را متوجه شدم و با خود گفتم اگر من لیلی بودم چه کار مینمودم؟ هنگامی که افکارم را با آقای جوزانی درمیان گذاشتم بسیار شاداب شد و راهنمای من شد.
من نیز راهنماییهای ایشان را انجام میدادم.
آزاد و رها ولی با حس لیلی، مقابل قابل دوربین پا نهادم.
از همکاری با پارسا پیروزفر برای ما صحبت می نمایید؟
ستاره صفرآوه میگوید من از ابتدا نمیدانستم آقای پارسا پیروزفر کیست.
ولی زمانی که به ایران پا گذاشتم و متوجه شدم که ایشان یکی از چهرههای مطرح شدهی کشور ایران می باشد، بسیار استرس در من ایجاد شد.
هنگامی که چند اثر از ایشان مشاهده نمودم استرس من بیشتر شد.
ولی آقای پارسا پیروزفر بسیار شخص مهربان وخوبی می باشند.
آقای پیروزفر کمکهای خیلی زیادی به من برای رسیدن به کاراکتر لیلی نمودند.
من همواره به ایشان به شخصیت عظیم و دانش و بازیگری ایشان احترام خیلی زیادی قائل هستم و اینکه یک هنرپیشه در جوانی ستاره سینما باشد، می تواند دارای افکار خوب و همچنین دوستدار مردم باشد.
همواره دیالوگ ها را با یکدیگر تمرین می نمودیم.
هر زمان احتیاج بود من را راهنمایی می نمود.
بیان میکرد: هنگامی بیژن می تواند کاراکتر خود را به خوبی ایفا نماید که لیلی صحیح ایفا نموده باشد.
ایشان قصه بیژن در چاه را تعریف نمود و حیرت زده میشد که من شاهنامه را مطالعه نموده ام و آن داستان را از بر هستم.
ولی آقای پارسا پیروزفر سابقه اش از من بیشتر بود به خاطر این که معنای آن داستان را خوب میدانست.
نظر مردم تاجیکستان در مورد مجموعه در چشم باد چه میباشد؟
اهالی تاجیکستان تا به حالا، این مجموعه را موفق نشدهاند مشاهده کنند.
برخی از جوان ها که دسترسی به اینترنت و هم اینکه از طریقه شبکه جام جم آن را مشاهده نموده اند،بسیار شاد می باشند.
روزنامه ها و مجلات نوشتههای بسیاری در مورد در چشم باد دارند.
مدیر تلویزیون تاجیکستان و آقای محمد غائب ریاست سینما که خود در این مجموعه هنرنمایی نموده است به آقای ضرغامی پیشنهاد داده اند تا این مجموعه را در تلویزیون تاجیکستان به نمایش بگذارند.
اگر به شما درخواست فعالیتی دگر را در کشور ایران بدهند آیا شما آن را میپذیرید؟
اگر که فعالیت خوبی باشد چرا که نه، خیلی شاداب می شوم که ایفا نمایم.
من زمانی که در اصفهان بوده ام، آقای کریمی برای مجموعه کارگردان نامدار به اسم آقای ورزی، به من درخواست فعالیتی را داد و قرار می باشد به دیدن ایشان بروم. تا ببینیم چه خواهد شد.
شیوه فعالیت و هنرپیشگی در سینمای کشور ایران، با سینمای تاجیکستان چه تفاوت هایی وجود دارد؟
ما سینمای وطنی بسیاری نداریم که بشود آن را با یکدیگر مقایسه نماییم، ولی بازیگران تاجیکی در دوران اتحاد جماهیر شوروی، خیلی خوب بازی نموده اند.
آقای سرگئی باندرچوک یکی از کارگردانان ماهر نخست جهانی بود، سالها در تاجیکستان به تدریس رسم هنر می پرداخت.
ایشان آثاری بزرگ و خیلی خوبی مانند «سرنوشت یک انسان» و «جنگ و صلح» را کارگردانی نموده اند .
آیا شما ایشان را می شناسید یا خیر؟ اثر سینمایی رستم و سهراب که توسط «بوریس کیمیا گراوف» کارگردانی شد هنوزم که هنوزه قشنگ و دیدنی میباشد.
مجموعه در چشم باد فعالیت جهانی می باشد، که در سینمای هالیوود میشود هم تراز آن را یافت.
مانند جنگ و صلح با کارگردانی «سرگئی باندرچوک» که هنوز نیز مانند آن یافت نشده است.
بازی در مجموعه تاریخی بزرگ، یکی از افتخارات من و بازیگران تاجیکستان که از زمینه فارسی گویان و مسلمان هستیم، می باشد.
امیدوار هستم آقای ضرغامی مدیر تلویزیون کشور ایران، هرچه سریع تر اجازه نمایش آن را در تلویزیون تاجیکستان بدهند، برای اینکه این فیلم تنها افتخارآمیز در کشور ایران نمی باشد، این اثر به تمامی کشورهای فارسی زبان، خصوصا تاجیکستان تعلق دارد.