بیوگرافی کبری امین سعیدی (شهرزاد) بازیگر قدیمی سینما نقش سهیلا فردوس در فیلم قیصر با عکس جوانی و پیری شهرزاد سینمای ایران را در این صفحه از مجله شبونه مشاهه نمایید.
بیوگرافی کبری امین سعیدی (شهرزاد)
کبری امین سعیدی با نام هُنری شهرزاد متولد ۱۸ آذر ۱۳۲۹ در تهران بوده و 73 سال سن دارد او در فیلم های مختلفی قبل از انقلاب بازی کرده است که معروف ترین انها فیلم قیصر نقش سهیلا فردوس بود او همچنین در فیلم های تنگنا و صبح روز چهارم بازی کرده است اما بعد از انقلاب از بازیگری کنار رفت و مدتی راهی آلمان شد و سپس به ایران بازگشت او در حال حاضر شرایط مالی بسیار بدی دارد.
سوابق
سال ۱۳۵۲، شروع فعالیت شهرزاد بود، یک سالی که شهرزاد در معترض شدن به تصویر بازنمایی شده از زن در سینمای بدن و تنفس در یک فضای آلوده به خاطر غیر حرفهای بودن، قصد نمود از هنرپیشگی فاصله بگیرد.
کبری امین سعیدی میگوید کبری ،اسم خواهرم بود که فوت کرده بود و شناسنامه او را باطل نکرده بودند و شناسنامه او برای من شد. مادر مرا مریم صدا میکرد و پدرم مرا زهرا.
هنگام رقاصی مرا شهلا صدا میکردند.
در سینما شهرزاد شدم و اکنون زیر شعرهای من مینویسند: شهرزاد.
شهرزاد، شاعر، نویسنده و به گفته بعضیها اولین فیلمساز زن ایرانی میباشد که در سالهای گذشته هر مرتبه اسمش پخش شده، بیخانمانی، زندگی محقرانه و مستمری خانه سینما را یادآوری کرده است. در دهه ۷۰ اخباری از وی انتشار شد و اسم وی مجدداً بین اسمهای بیشمار مردان سینماگر در تیتر مجلات دیده شد. آن هم با عناوینی از جمله رقاصه فیلمهای کاباره ای، هنرپیشه فیلم قیصر و در مواردی نیز به این عنوان نخستین فیلمساز زن به چشم میخورد.
فیلمهای مستندی که در مورد وی تولید شده بود یا صحبتهایی که با این چهره انجام شده بود هر مرتبه قسمتی از زندگی وی به واسطه جریان مسلط فیلمسازی عنوان میشد و قسمتی را هم پنهان میکرد.
زندگی شخصی شهرزاد از کودکی تا بازیگری
شهرزاد در یک محلهای به نام راه آهن متولد شد. پدر او قهوه خانه داشت و خود از سنین نوجوانی در حالی که ۱۴ سال سن داشت به صورت مخفیانه در کافههای خیابان لاله زار رقاصی میکرد و در نمایشهای تئاتری از جمله نصر، دهخدا و پارس حضور پیدا میکرد.
اسم شهرزاد نخستین مرتبه در تیتراژ فیلم قیصر نمایش داده میشود و تا سالها به همان شخصیتهای کوتاه رقاصه زن بدکاره میپردازد. با ایفای نقش در آثار سینمایی همچون تنگنا و صبح روز چهارم شهرت پیدا میکند. او که خود بیان کرد خودآموخته سینما بوده، در این مسیر تجارب بسیار به دست آورده و برای حضور در این فیلمها جایزه سپاس را دریافت کرد. ولی موفقیت بزرگتری منتظرش بود.
کتاب های شهرزاد یا کبری امین سعیدی
شهرزاد در سال ۱۳۵۱ مجموعه شعرهای خود را به نام «با تشنگی پیر میشویم» را به واسطه انتشارات اشراقی در ۲۰۰۰ نسخه انتشار کرد. طرح جلدش را امیر نادری که در فیلم تنگنا در کنار هم حضور داشتند عهدهدار شد. شهرزاد به همان صورت که در سینما مطرح نبود، در فضای ادبیات هم ناشناس ماند.
ابراهیم گلستان در یک نوشته ای عنوان میکند، از مصاحبه با اخوان ثالث در مورد شعر و نه شاعرها و اینکه نام شاعر تا چه حد میتواند روی قضاوت و انتخاب شعر وی برای درج و منتشر شدن آن در گزیدهها اهمیت داشته باشد افزود:
اما صحبتهای ما در حد شعر بیشتر شبیه به هم بود. در حد شعر، نه شاعرها….. روز رسیدن آن به هدیه، یک کتاب به من داد که یک جنگ از اشعار نو فارسی بود… چند روز بعد از من سوال کرد آن را به چه صورت میبینم…. و من گفتم در این جنگ از آنانی که شعرهایشان بیپاست برگزیدههایی وجود دارد…. بعد رفتم آن جلد لاغر پر شده از بیان زندگی بیدادگر را که مدتها قبل با نام «با تشنگی پیر میشویم» را درآوردم. از آن برای وی تکهها خواندم.
شعر کار خود را کرد. خودش را نگه میداشت که گریه نکند، که موفق نشد و به هق هق افتاد و بلند شد و رفت.
پس از آن آمد و گفت این از کجا آمد، کیست؟ گفتم همین دیگر. بیاطلاع هستیم. به خود گفتم و با اینکه همواره بیان میکنم در دالان تنگ هیاهوی پرت غافل میشویم از دنیایی که در همسایگی زندگی دارد. افزود :مثل رگ بریده خون زنده از آن در میآمد. به من گفتم همین دیگر. سوال کرد نامش را تا به حال نشنیده بودم، نامش چیست؟
شهرزاد بعد از فاصله گرفتن از عرصه هنرپیشگی، اول یک فیلم کوتاه به اسم آرزوی بزرگ مریم تولید میکند.
منوچهر احمدی هنرپیشه شخصیت مانی در فیلم مانی و مریم بیان میکند:
در آن دوران برای اجازه کارگردانی باید یک فیلم کوتاه تولید میکرد و به فرهنگ و هنر ارسال میکردی تا آنان آن را ارزیابی کنند که این چهره آیا استعداد فیلمسازی را دارد یا خیر؟
خانم پوربنایی نیز کمک نمود برای تولید این فیلم کوتاه و در آن نیز حضور پیدا کرد. شهرزاد با تولید این فیلم موفق شد اجازه کارگردانی را دریافت کند و یک فیلم خیلی خوب و خوش ساختی از آب درآمد به اسم آرزوهای مریم.
مانی و مریم نخستین فیلم بلند وی جنجال بسیار به پا کرد. تهیه کننده و هنرپیشه شخصیت شاخصی فیلم پوری بنایی بود و فرح پهلوی از پشت صحنه فیلم دیدن نمود. شهرزاد در مورد فیلم بیان میکند: این فعالیت دو سال پیش از انقلاب به دست تولید رسید و مشکلات و ضعفهای زیادی در تصویربرداری و صحنهها داشت. به خاطر اینکه با کیفیت خوب و بالایی ضبط نشد، شوربختانه حتی در یک جاهایی که اوج فیلم و قصه بود تصویر قطع یا پرش داشت.
منوچهر احمدی که تهیه کنندگی فیلم مانی ومریم را برعهده داشت افزود: مشکلات شهرزاد را برای تولید فیلم اول زن بودن و گذشته وی میدانم.
آقای احمدی در یک خاطرهای افزوده: مشکل شاخصی وقتی آغاز شد که او یک پروژه داشت به اسم مانی و مریم و در پی تهیه کننده بود. زنده یاد باربد طاهری سازمان و دفتری داشت و در حال تهیه سریال عیاران بود و همواره علاقه داشت که فعالیتهای بهتری از آنچه نشان داده میشد بسازد. از ایشان درخواست نمودم دفتری در ساختمان خود به من بدهد و کمکهای دیگر که من بتوانم فعالیتهای هنری انجام دهم. به من لطف کرد و قبول کرد. در همین حال هنگامی بود که خانم شهرزاد در پی تهیه کننده بود. یک روز در دفتر من حضور پیدا کرد و پروژه مریم و مانی را به دست من داد و از من کمک خواست که بتواند این فیلم را تولید کند.
کارتن خوابی و بی خانمانی
شهرزاد در یک مصاحبه ای از شرایط زندگی و بیخانمانیهای خود صحبت میکند : هنگامی که در پارک میخوابی، پس از مدتی ترس از خوابیدن در کنار بیخانمانها و موش و گربه و سوسک به الفت به آنان میرسد. در شبهای گرم تابستان میتوانی به آسمان نگاه کنی و برای هزارمین مرتبه در پی ستاره بخت خود باشی و باز هم آن را پیدا نمیکنی. صبح که از خواب بیدار میشوی، دوباره دردسرهای تازه آغاز میشود. همین فعالیت عادی و روزانهی تمامی انسانها به مشکل بزرگ مبدل میشود.
کجا بروم؟ چه کار کنم؟ ساک های خود را کجا بگذارم؟….