زمان پخش تکرار سریال پس از باران
سریال پس از باران هر شب ساعت 22 از شبکه آی فیلم پخش میشود و بازپخش تکرار این سریال روز بعد ساعتهای ۶:۰۰ صبح و ۱۴:۰۰ ظهر میباشد.
سریال پس از باران توسط سعید سلطانی کارگردانی و نویسندگی شده است و دارای ۳۷ قسمت میباشد که برای اولین بار در سال ۱۳۷۹ از شبکه سه سیما پخش مورد استقبال مردم قرار گرفت این سریال بارها از شبکه های مختلف صداوسیما از جمله آی فیلم بازپخش شده است.
درباره سریال پس از باران
فیلمنامه کم نقص و شخصیت پردازی جذاب و بازیهای قدرتمند، «پس از باران» را سریالی خوشساخت و استاندارد کرده است. روایت سریال به دو بخش حال و گذشته تقسیم میشود، زمان حال با کشمشهای دایی و بچهها با یکدیگر و زمان گذشته با خط روایی متنوع با اوج و فرود احساسی که برگ برنده سریال نیز هست، پیش میرود.
همچنین ببینید:
«پس از باران» یک درام خانوادگی تاریخی است که برخلاف بسیاری از آثار تاریخی مربوط به تاریخ معاصر در یک قرن گذشته، بیشتر تمرکز خود را بر روی قصه پرپیچ و خمش گذاشته بود و سعی نمیکرد پیرامون اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران دوران پهلوی، شعار سیاسی بدهد. پررنگ بودن قصهای انسانی و پر از گره در تاریخ و جغرافیایی متفاوت، زمینه تولید یکی از آثار جذاب و به یاد ماندنی تاریخ تلویزیون را ایجاد کرد.
خلاصه داستان
«پس از باران» داستان دکتر مهرپرور و همسرش است که وقتی عازم شمال ایران (گیلان) میشوند در یک تصادف رانندگی کشته میشوند و فرزندانشان از آنجایی که به این مرگ مشکوک هستند جهت بررسی بیشتر به شمال سفر میکنند، هرچه از سفرشان در شمال میگذرد آنها از راز خانوادگیشان اطلاعات بیشتری بهدست میآورند. این اطلاعات به نقل از مادربزرگشان از دوران روستا نقل میشود.
در روایتی که از رویدادهای قدیم توسط مادربزرگ مرضیه و مسعود بازگو میشود، به داستان زنی اشاره میشود که شوهرش ارباب است و به خاطر بچهدارنشدن زنش با اصرار مدام زن اولش تصمیم به ازدواج میگیرید که با یک دختر رعیت ازدواج کند و از طبقه رعیت همسر اختیار کند این وسط مادرزن اول ارباب به همراه برادرزن اول ارباب مشقتهای زیادی به زن ارباب میدهند و..
سریال پس از باران پر از غم و هیجان
داستان سریال پس از باران به گونه ای است که مخاطبانش نمیداند داستان چگونه پیش خواهد رفت در حالی که داستان اغلب مجموعه های تلویزیونی با متن های آبکی و سستشان از ابتدا لو می روند و قابل پیش بینی هستند٫نقطه قوتی است-اما ساختار دو بخش زمان روایت داستان از یک سو و قدرت ااقناع کنندگی و پیچش های متعدد داستانی از سوی دیگر باعث می شود فارغ از گره گشایی انتهایی قصه٫ضعف هایی چند نیز در تار و پود داستان و خصوصا در نوع پردازش برخی شخصیت ها به نوعی پنهان بمانند.
سنخست وجه اغراق آمیز و غیر قابل باور شخصیت های مادر خانم بس(مهوش صبرکن) و دایی یونس (محمد هادی قمیشی)که گاهی عصیان و احساسات عیان هر دو بی جهت مورد تاکید فراوان قرار می گیرد.شخصیت های تیپیک مادر شوهر(یا مادر زن)بد دهن و حیله گر و دایی یا عموی به شدت دلسوز و نگران با بازی های خاص بازیگرانشان جلوه ای غلو امیز پیدا می کنند.
به ویژه که دلواپسی های بی حد دایی یونس توجیهی منطقی نمی یابد.در حالی که می توان با یک گفتگو یا مرور خاطرات گذشته تاریک و مبهم و مرموز را کشف کردو از شر این همه نگرانی و اضطراب خلاص شد.اما در همین جا می باید به نکته اصلی و مثبت پرورش قطب شر درام نیز اشاره کرد.شخصیت های منفی قصه چون چون خانم بزرگ و فرخ یا غلام بنا به سنت٫ذاتا شریر و شر مطلق تصویر نمی شوند بلکه انگیزه ها و عوامل آفرینش شر در وجود شخصیت های منفی به تدریج و بر اساس پیشبرد قصه شکل می گیرد.اشاره هایی به گذشته سخت خانم بزرگ٫خصایصی چون حسادت و ترس از ترقی طبقاتی را در وجود او توجیه می کند و از این نظر او صرفا به دلیل اینکه پیرزن است-همچون آثار متعارف نمایشی این دیار-شمایل منفی به خود نمی گیرد.