خلاصه داستان سریال رهایم کن
حاتم نایبسرخی، مردی درونگرا و کمحرف، پشتیبان اعضای خانوادهاش و عهدهدار رسیدگی به اموال پدرش که خان روستا بوده، است. او میخواهد با مارال، پرستار پسرش، ازدواج کند و به او علاقهمند است. خانوادۀ نایبسرخی، خانوادهای پر داستان و پر ماجرا است. خواهر حاتم، افسانه، عاشق یکی از خوانندههای معروف آن زمان، دانیال، است و با دعوتنامهای که از سوی او دریافت میکند برای دیدار با او به تهران میرود. او در خلال همین دیدار، با دانیال به هتل میرود و با او رابطه برقرار میکند. بعد از آن متوجه میشود که این رویۀ همیشگی دانیال بوده و حالا افسانه نمیداند چگونه به زندگیاش ادامه دهد. او اقدام به خودکشی میکند ولی زنده میماند. هاتف، برادر حاتم، خودش را از زیر بلیت پدرش درآورده و به تهران رفته که تنها زندگی کند. او در یک کلوب بولینگ کار میکند و رازهایی دارد که در طی داستان فاش خواهد شد. مارال، خواهر یونس است و در خانۀ پدری حاتم از پسر حاتم نگهداری میکند. مارال و حاتم میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند. در این بین برادر مارال، یونس، که عضو یکی از گروههای مخفی است، اقدام به ترور کسی میکند که این ترور ناموفق میماند. وقتی میخواهد فرار کند تا آبها از آسیاب بیفتد، او را میکشند.
سریال رهایم کن موضوعی عاشقانی و اجتماعی دارد و درباره دو برادر بوده که اهل یک خانواده سرشناس و سرمایه دار در یک روستا به نام سیاهرود میباشد نام این دو برادر نامهای هاتف با بازی هوتن شکیبا و حاتم با بازی محسن تنابنده است. حاتم فرزند بزرگ خانوار بوده که همسرش را در اتفاق مشکوک از دست داده است و همه روستا او را مقصر مرگ همسرش میدانند حاتم برای فرزندش یک پرستار می آورد که نامش مارال است و عاشق مارال میشود. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او، به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خوردهاست. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیدهای میشوند که خروج از آن ممکن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند.
نقد سریال رهایم کن
سریال رهایم کن در واقع، نمایشی شفاف از ابتذال و فساد سیستماتیک در ایران قبل از انقلاب ارائه داده است.
این سریال روایت خانوادهای است که در مسیر اتفاقاتی ناگهانی و تلخ، سرنوشتی عجیب پیدا میکنند؛ محسن تنابنده، مهدی حسینی نیا، هدی زین العابدین، هوتن شکیبا، یوسف تیموری، آزاده صمدی، حسن معجونی از جمله بازیگران اصلی این سریال هستند که رویدادهای اصلی آن در روستایی در حاشیه تهران و در جوار یک معدن رخ میدهد. مروری بر حوادث تاریخی دهه پنجاه و تهران قدیم از جمله وجوه ممیزه این سریال است که در روزهای پایانی بهمن، در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است.
«رهایم کن تابلوی فلاکت مردمی است که هیچ ملجا و پناهی نداشتند و عمر خود را در بیچارگی و تبعیض آشکار گذراندند؛ تاریخ تلخ کشوری بزرگ با جوانانی مستعد، که در دورانی سیاه، حسرت و حقارت را زندگی میکرد… تاریخ تلخ مردمانی مظلوم که طعم خوش زندگی را نچشیدند و در بلبشوی رهاشدگی کشور، گاه همرنگ حاکمان شدند و برای بقا به جان هم افتادند.
در بخش دیگر داستان عنصر پیش برنده دردسرها و عاملی که باعث رقم خوردن خیلی از مصائبی میشود که هر کدام از شخصیتها با آن دست و پنجه نرم میکنند، دروغ و پنهانکاری است. دروغی که خواهر حاتم را به یک شکل، خود حاتم را به شکلی دیگر، هاتف را به نوعی و همسر سابق حاتم را نیز به شیوهای در داستان درگیر و گرفتار تودروتوی اتفاقاتی میکند که اختیار عقل و تدبیر را از انسان میگیرد…. در «رهایم کن» شاهد تاثیر دومینو وار دروغ در زندگی افراد هستیم، از دروغ نامعلوم فاش شده همسر سابق حاتم گرفته تا رفتار مارال با حاتم که گهگداری با پنهانکاری همراه میشود. هاتف هم در نقطهای ترس و دروغ را به هم پیوند میزند، مثل سکانسی که میخواهد لو دادن دلیل مرگ یونس برادر مارال را کتمان کند. در سوی دیگر دختر این خانواده سیاهرودی با نگفتن حقیقت به خانوادهاش در سفر به تهران برای دیدن خواننده محبوبش در دام حوادث تلخی میافتد و آینده خودش را تباه میسازد.
سکانس لخت هوتن شکیبا
سکانسی از بازی هوتن شکیبا با بالاتنهی برهنه در جدیدترین قسمت از سریال رهایم کن که از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است، واکنش کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشته است.
به گزارش روزیاتو، نمایش بالاتنهی برهنهی مردان همواره یکی از خطوط قرمز سینما و تلویزیون ایران بوده و فیلمسازان برای به تصویر کشیدن چنین لحظاتی از ترفندهای مختلفی استفاده کرده اند. حالا، اما به نظر میرسد شبکه نمایش خانگی همچون مواردی دیگر که پیشتر خبرساز و حتی گاهی دردسرساز شده بود، در حال عبور از این خط قرمز نیز هست.