شبونه
نگین صدق گویا بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون در ۸ اسفند سال 1349 در شهر تهران متولد شده است او یک خواهر بزرگ‌تر بنام شیرین اسـت. شیرین صدق گویا بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایرانی اسـت و فامیلی هنری بینا را برای خود برگزیده اسـت. نگین در رشته اقتصاد نظری ودر دانشگاه الزهرا تحصیل نمود. او در رشته دانشگاهی خود فعالیتی نکرد و از سال 1371 وارد عرصه بازیگری شد و تصمیم گرفت دراین زمینه فعالیت کند.
بیوگرافی نگین صدق گویا بازیگر و همسرش + عکس و اینستاگرام و سوابق هنری و زندگینامه و سن او را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
نام : نگین- نام خانوادگی : صدق گویا
- تاریخ تولد : 8 اسفند 1349
- محل تولد :تهران
- تحصیلات :کارشناسی علوم اقتصادی
- تاهل :مجرد
بیوگرافی نگین صدق گویا
نگین صدق گویا در تاریخ 8 اسفند ماه سال 1349 در شهر تهران دیده به جهان گشوده است.
او خواهر شیرین بینا می‌باشد، که در آغاز فعالیت هنرپیشگی با یکدیگر همبازی هم شده‌اند.
بیوگرافی نگین صدق گویا
پدر نگین صدق گویا وکیل بوده و خواهرش شیرین بینا یکی از ستاره های خوب سینما و تلویزیون کشورمان می‌باشد و به خاطر هنرپیشه بودن نگین وی نام خانوادگی همسر خود را به عنوان نام هنری خودش منصوب نموده است.
تحصیلات نگین صدق گویا
ایشان در رشته علوم اقتصاد گرایش نظری تحصیل کرده است و مدرک دانشگاهی خود را تا مقطع کارشناسی از دانشگاه الزهرای تهران اخذ نموده است.
- همچنین ببینید بیوگرافی زهره نعیمی بازیگر و همسرش
ولی می‌توان گفت ایشان علاقه داشت شغل وکالت به همراهی پدر خودش را انجام بدهد، اما سال آخر دانشگاه پدرش نیز فوت نمود و انگیزه برای ادامه این راه هم به اتمام رسید.
ایشان دوره های طراحی و دوخت لباس را نیز سپری نموده است.
بیوگرافی نگین صدق گویا
آغاز فعالیت هنری
ایشان کار هنری خود را در زمینه هنرپیشگی از سال ۱۳۷۱ با فیلم «تیک تاک» ساخته محمد علی طالبی به طور رسمی شروع نموده است.
خانم نگین با ایفای نقش در این فیلم موفق شد جایزه برترین هنرپیشه کاراکتر دوم زن از دوازدهمین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند.
- همچنین ببینید بیوگرافی ویدا جوان بازیگر و همسرش
نگین صدق گویا در فیلم‌های سینمایی خیلی زیادی دیده شده است و می‌توان گفت سریالهای تلویزیونی هم ایفا نموده وفعالیت در مجموعه «به کجا چنین شتابان» خیلی مورد استقبال قرار گرفته شد و ایشان در آن بسیار خوش درخشید.
فیلم های سینمایی نگین صدق گویا
- دعوت سال ۸۷،
- مانا سال ۸۷،
- زمانی برای دوست داشتن سال ۸۶،
- خواستگار محترم سال ۸۵،
- ابراهیم خلیل الله سال ۸۴،
- انتخاب سال ۸۳،
- رای باز سال ۸۱،
- واکنش پنجم سال ٨١،
- خلبان سال ۷۶ ،
- زن امروز سال ۷۵ ،
- عاشق فقیر سال ۷۴،
- عبور از خط سرخ سال ۷۴،
- بیقرار سال ۷۳،
- کاغذ دیواری زرد سال ۸۴،
- تیک تاک سال ۷۱.
سریالهای نگین صدق گویا
- ساعت صفر سال ۹۴،
- لبه آتش سال ۹۰،
- شبی از شب ها سال ۸۹،
- به کجا چنین شتابان سال ۸۸،
- بهشت و بهار سال ۸۷،
- شکر تلخ سال ٨۵،
- و خداوند عشق را آفرید سال ۸۴،
- شبی از شبها سال ٨٣،
- آتش سرد سال ۸۲،
- دیوار شیشه‌ای سال ۸۰ ،
- همسفر سال ۷۹،
- ایستگاه سال ۷۸،
- شن های کف رودخانه سال ۷۶.
بیوگرافی نگین صدق گویا
مصاحبه با نگین صدق گویا:
دلیل کم کاری این ایام شما چه می‌باشد؟
خانم صدق گویا بیان میکند:
در سینما اگر کم فعالیت باشیم نگرانی از سوی فراموش شدن ها می باشد، ولی باید یک فعالیت خود را منصوب کنم تا اینکه یک خاطره بد از خودم برای هواداران به جای بگذارم.
فراموش شدن در سینما را ترجیح میدهم به فعالیت‌هایی که از من خاطره بدی به جای بگذارد مشارکت نکنم.
خانم نگین صدق گویا مجرد می باشد و تا به حال ازدواج نکرده است.
ایشان در این مورد افزودند :
آدم نباید به خاطر ترس از تنها ماندن در پیری ازدواج کند و انسان همیشه باید از زندگی خودش نهایت لذت را ببرد.
به عنوان یک شخص مجرد تنظیم برنامه ها و مسافرت و یا هر چیز دیگر خود آدم وابسته می‌باشد و احتیاجی به هماهنگ کردن و با همسر و فرزند و برای من که عاشق سفر و مسافرت می باشم و هر زمان هوس کنم به مسافرت بروم بلیط را برای فردای همان روز رزرو می کنم خیلی دشوار می باشد، که زمانبندی و برنامه هایم را با فردی هماهنگ و تنظیم کنم.
بیوگرافی نگین صدق گویا
سرگرمی ها و علایق خانم گویا ایشان دراین باره می‌گوید :
من سرگرمی های خیلی زیادی دارم به طراحی و دوخت لباس بسیار علاقه دارم و برای خودم و دوروبری هایم این کار را انجام میدهم.
من سفر را بسیار دوست دارم و بعضی وقتها دوست دارم چند هفته ای را از تهران دور باشم.
کلاس های موسیقی و آواز را نیز دنبال می‌کنم و به عنوان خواننده آلتو در گروه‌های اپرا نیز مشارکت می کنم.
به ورزش بسیار علاقه دارم و همیشه در کلاسهای ورزشی مشارکت می کنم.
از ایشان می‌پرسیم که یلدای امسال را با وجود کرونا چه می‌کنید؟
روزگار گران شده و این را می‌دانم، اما یلدا را حذف نکنیم، دور نریزیم!
برای این ایام تلخ و بی آینده، یلدا سوپاپ خوبی است!
دور همی نگیریم، ولی خانواده کوچکمان را دور یکدیگر جمع کنیم،
تلویزیون را خاموش کنیم! حافظ بخوانیم، شادباشیم!
منتظر این نباشیم که سال بعد، سالهای بعد، یک آخر آذر
بی دغدغه بیاید، نمی آید…..
هر سال گیر خودش، گرفتاری خودش…..
همین شبی که در پیش رو داریم متاع ساده و کم ادعای ما
می باشد….
پیج صفحه شخصی نگین صدق گویا با نام لاتینش در دسترس عموم قرار دارد.
وی عکس های شخصی وهنری اش را در این صفحه انتشار میکند.
ایشان تا به حال نزدیک به ۹۰ هزار دنبال کننده نیز دارد.
بیوگرافی نگین صدق گویا بازیگر و همسرش + عکس و اینستاگرام
«زندگی مجردی خوش می گذره؟» این سؤالی است که بهانه گفت‌وگوی ما با نگین صدق‌گویا، بازیگر سینما و تلویزیون شد. خانم صدق گویا هم مانند بسیاری دیگر از چهره‌های هنری، زندگی مجردی را به زندگی مشترک ترجیح داده و همچنان از انتخابی که کرده راضی است.
این بازیگر بر این باور است که از ترس تنها ماندن در دوران پیری، حاضر نیست زندگی امروزش را که از آن لذت می‌برد، تغییر دهد و وارد راه دیگری شود چون برای هیچ کس معلوم نشده که تا چه سنی زنده است. خانم صدق‌گویا دیدگاه جالبی نسبت به موضوع ازدواج و زندگی مجردی دارد و پیشنهاد می‌کنیم در ادامه، خواننده صحبت‌های این بازیگر باشید.
سبک زندگی یک فرد مجرد را بیشتر می‌پسندید یا کسی را که تشکیل خانواده داده؟
تا امروز قطعا حالت اول برایم جذاب‌تر بوده. شما به‌عنوان یک فرد مجرد تنظیم تمام کارها و برنامه‌ریزی‌های‌تان فقط وابسته به خودتان می‌شود؛ اینکه چه ساعتی بخوابید، کی بیدار شوید، مهمانی بروید یا نروید، سفر کنید یا در خانه بمانید و… و بر مبنای شغلی که دارید، برنامه‌ریزی می‌کنید که چه کارهایی انجام دهید تا از انجام آنها لذت ببرید و این برای من همیشه خیلی مهم بوده. مثلا من خیلی اهل سفر هستم و یک دفعه هوس می‌کنم دو، سه هفته‌ای از تهران دور شوم و به سفر بروم.
از آنجایی که خودم به تنهایی باید زمانم را تنظیم کنم فردای آن روز بلیت تهیه می‌کنم و چند روزی به سفر می‌روم. این اتفاق در حالی می‌افتد که اگر متاهل بودم و بچه داشتم، باید زمانم را با تمام افراد خانواده هماهنگ می‌کردم و اگر همسرم هم می‌توانست کارش را چند روزی تعطیل کند، فرزندم هم مدرسه نداشت و… با هم به سفر برویم. حال فکر کنید من که عاشق سفر هستم اگر هر دفعه هوای آن به سرم می‌زد، باید این روند را طی می‌کردم چقدر برایم سخت بود.
پس در یک کلام مجردی خوش می‌گذره؟
نمی‌دانم خوش می‌گذرد یا نه، چون این نوع از زندگی هم مسئولیت‌های خاص خودش را دارد. من وقتی می‌بینم فرزندان خواهرهایم مشکل دارند، شاید بیشتر از مادران‌شان غصه آنها را بخورم اما به عنوان یک فرد مجرد وقتی این اتفاقات را می‌بینم احساس می‌کنم همین که فقط مسئولیت خودم را دارم، اتفاق خوبی است چون تنها مجبورم مشکلات خودم را به دوش بکشم و اینطور نیست که نگران مشکلات همسر و فرزندم هم باشم. خیلی‌ها وقتی به من می‌رسند، حرف‌شان این است که ازدواج کن چون وقتی سن بالاتر برود، زندگی برایت سخت می‌شود و از اینکه در جوانی ازدواج نکرده‌ای پشیمان می‌شوی.
همچنین ببینید:
اما واقعیت این است که از ترس تنها ماندن در پیری حاضرم نیست زندگیام را که از آن لذت می‌برم، از دست بدهم و وارد مسیر دیگری شوم. وقتی دوستان و آشنایان این حرف را می‌زنند برایم سؤال می‌شود که مبنای حرف‌شان چیست؟ مگر آدم می‌داند چند سال عمر میکند که بخواهد برای آن برنامه‌ریزی کند و از زمان حال خود غافل شود؟ در کنار اینکه معتقدم آدم‌ها در هر سنی که باشند اگر این نیاز را در خود احساس کنند، متناسب با سنی که دارند می‌توانند فردی را برای شروع زندگی مشترک انتخاب کنند و نیازی نیست که برخلاف خواسته امروزشان پیش بروند. وقتی منطقی به این مسائل نگاه می‌کنم به نظرم نمی‌آید که در مسیر اشتباهی قرار گرفته باشم و ترجیح میدهم همین راه را ادامه دهم.
فکر می‌کنید کسی که مجرد است چقدر می‌تواند از این فرصت برای ساختن خود و پیشرفت در زندگی استفاده کند؟
خیلی زیاد چون همیشه برای انجام کارهایی که دوست دارد و می‌تواند او را به کمال برساند، فرصت دارد بدون اینکه دغدغه مسائل و افراد دیگر را داشته باشد. مثلا من در این سال‌ها همیشه علاقه‌مند به آموختن بوده‌ام و اگر سر کار نباشم، مدام در کلاسهای مختلف دانشگاه، ورزش، موسیقی، آواز و… هستم و از زندگیام لذت می‌برم.
حتی تصمیم دارم وقتی درسم تمام شد، رشته دیگری را شروع کنم و به درس خواندنم ادامه دهم. وقتی مسئولیتی نداری برای درس خواندن، تمرین کردن و… فرصت کافی داری ولی اگر مثلا من بچه داشتم دیگر نمی‌توانستم تمام زمانم را در طول روز به خودم اختصاص دهم و باید اول به کارهای او رسیدگی می‌کردم و بعد به کارهای خانه، درنهایت اگر فرصتی باقی می‌ماند به کارهای شخصی‌ام می‌رسیدم.
