بیوگرافی حاج احمد واعظی مداح و همسرش و فرزندان
حاج احمد واعظی یکی از مداحان ایرانی بوده و متولد فروردین ۱۳۴۶ در مشهد است او دارای طرفداران زیادی است که با نوحه ها و مداحی های زیبا علاقمندان و مخطابان زیادی دارد.
ایشان مداح و مرثیه خوان خوب کشورمان می باشد، که در برنامه های تلویزیونی، مراسمات و مناسبت ها مرثیه خوانی و مداحی میکند و همچنین تجارب ادعیه خوانی بسیاری از جمله: دعای ندبه، سمات و کمیل را در پرونده کاری خود به ثبت رسانیده است.
او به غیر از ادعیه خوانی در مراسم دعای کمیل و سمات دعای ندبه مرثیه سرایی می نماید و همچنین شعر میخواند.
ایشان خود بیان میکند : فعالیت مداحی را از دوران دبستان آغاز نموده است و در محله نیز همواره مداحی برپا می شده و در شبهای عملیات همواره دفترچه به همراهش بوده است.
تحصیلات
ایشان در رشته تجارت الکترونیک تحصیل کرده است و مدرک دانشگاهی خود را تا مقطع کارشناسی اخذ نموده است. همچنین در رشته ادبیات درس خوانده است و مدرک دانشگاهی خود را تا مقطع فوق لیسانس دریافت کرده است.
اکنون در برنامه حسینیه معلی در قاب تلویزیون داوری می نماید.
گفتگویی از مصاحبه با احمد واعظی
یکی از مداحان اهل بیت
ایشان خود بیان می کند :
من در فروردین ماه سال ۱۳۴۶ در یک خانواده کاملا مذهبی در شهرستان تربت حیدریه متولد شده ام و به خاطر اینکه پدر در عرصه شعر و مداحی فعالیت مینمودند من نیز علاقه پیدا نمودم که نوکری امام حسین علیه السلام را کنم.
خود در ادامه بیان میکند:
من مقطع دبستان را در یک مدرسه به نام سیدی مقید سپری کردهام و همان موقع با آغاز نهضت انقلاب با پدر که در شهرستان تربت حیدریه وظیفه شعارهای ضد رژیم طاغوت را برعهده داشت در تظاهرات مشارکت میکردم و بسیاری از اوقات هم به خاطر سنی کمی که داشتم به اجبار مرا بر روی دوش خود برای شعار دادن می گرفتند.
همچنین ببنیید:
بیوگرافی ابوذر روحی خواننده سلام فرمانده کیست
بیوگرافی عبدالرضا هلالی مداح و همسرش
بیوگرافی محمدحسین پویانفر مداح و همسرش
رفتن به جبهه
زمانی که به مقطع راهنمایی رسیدم پا به به جبهه ها گذاشتم، در سال ۱۳۶۰ در نخستین نیروهای بسیج تربت حیدریه برای رفتن به جبهه حاضر شدم، بسیار علاقه داشتم پاسدار بشوم و جزو نخستین نیروهایی قرار گرفتم که بسیار با بسیج رابطه صمیمی داشتم و در پاس های شبانه و گشت ها هم مشارکت مینمودم.
شما از اوضاع اعزام خود به جبهه برای ما صحبت می کنید؟
من جزو همان نیروهایی قرار داشتم که با گریه و دستکاری شناسنامه به جبهه رفتم، با اسرار زیاد داوطلب شدم که به جبهه بروم، مسئولان آنجا من را کنار گذاشتند و به خاطر اینکه بچه هیئتی و کاملاً اهل مداحی بودم، خیلی خوب می توانستم صحبت کنم به خاطر همین آنان بسیار حرف های من را بسیار دوست داشتند و من را برای انجام گفتگو به یک اتاقی فراخواندند و صدا و سیما نیز آن حرف ها را ضبط نمود.
در آن گفتگو همیشه بیان می کردم مگر جنگ ما جنگ قد و قواره می باشد، ما پیرو حضرت قاسم علیه السلام می باشیم.
از چه دورانی آغاز به مداحی نمودید؟
پیش از دوران دبستان من فعالیت خود را در این زمینه شروع کردم.
به یاد دارم با اینکه سنم کم بود مردم من را روی دست بلند میکردند و من را روی میز قرار میدادند تا مداحی نمایم و از آنجایی که پدر نیز شعر می سرایدند و اینکه من در یک فضایی رشد نمودم هر زمان به یاد می آورم پدر را یا در حین فکر کردن و شعر خواندن و یا کتاب خواندن یا در جلسه مشاهده میکردم و این یک توفیقی بود که نصیبم شده است.
زمانی که هر جوانی از من در این باره سوالاتی می نمایند بیان میکنم:
روایتی از رسول خدا سلام الله می باشد که بیان میکند: گریه کنان حسین من انتخاب شدگان از عبادالله میباشند، «اصفیاء من عبادالله». توفیق حضرت حق و حضرات معصوم علیه السلام کلام اول و آخر من می باشد.
رشته تحصیلی شما چیست و تا چه مقطعی درس خود را ادامه داده اید و شغل شما چه می باشد؟
مندر رشته تجارت الکترونیکی تحصیل کرده ام و تا مقطع کارشناسی تحصیلات دانشگاهی ام را دریافت کرده ام، ولی تصمیم دارم در رشته ادبیات نیز تحصیلاتم را ادامه بدهم.
اگر از من سوال کنند که شغل شما چیست؟ در یک کلمه بیان می کنم:
من نوکر چون بار عشق را بر سر شانه می بریم /گریه، زبان مادری نوکران توست/احساس می کنم همه باهم برادر هستیم.
در واقع در حرم مطهر آقا علی بن موسی الرضا و کانون مداحی ها فعالیت های فرهنگی صورت میدهم و همانطور که نوکریم.
اساتید حاج احمد واعظی
اول پدر و اینکه چیز های بسیاری را از او یاد گرفتم و شعرها را از اشعار او کاملا حفظ می باشم. در سال های پس از جنگ با اساتیدی مانند: حاج علی آقا انسانی، حاج آقا منصور ارضی و در مشهد نیز حاج آقا اکبرزاده و…. بودند.
از دفترچه یادداشت خود چه خبر؟
آیا شعرهایی را در جایی جمع آوری و انتشار نموده اید؟
اشعار من بسیار می باشد و چندی است که در حال تهیه جلد نخست مجموعه شعر هایم می باشم.
اشعار زمان دفاع مقدس، اشعار دوران انقلاب که من در همان سن کم شعرهایی را خوانده ام و هنوز نیز آنها را دارم و در کل اشعار آیینی در دفتر های بسیاری بایستی جمع آوری بشود.
وضعیت ازدواج
احمد واعظی متاهل می باشد و مدتهاست که ازدواج نموده است و حاصل آن چند فرزند می باشد و متاسفانه درباره تعداد فرزندان ایشان هیچگونه اخباری انتشار نشده است.
ایشان در مورد ازدواج خود و نحوه آشنا شدن با همسر خود افزود:
چند ماه بعد از جنگ موضوع ازدواج من به میان کشیده شد. بسیار به فضایی مشهد امام رضا(ع) علاقمند بودم و بسیار به حرم می رفتم و با حضرت حرف میزدم.
آن دوران اینطور نبود جوان ها بایستی بسیار قدرشناس باشند. پیش از انقلاب عزاداری فاطمیه نبود و حتی برای مردم وفات حضرت زهرا سلام الله نبود و فقط محرم تا محرم و در چند روضه خانگی درباره وفات صحبت می شد.
دیدار با رهبر
شخص حضرت آقا جوری حقیر را مورد تفقد قرار دادند که هنوز خودم را خیلی جمع و جور نکردهام! نزدیک بود غش کنم و آنجا بیفتم خیلی خودم را کنترل کردم. به قول شاعر که میگوید: گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/ چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی یا مرحوم صائب تبریزی میگوید: «به حرف اگر ندهم دل، زبیحضوری نیست / تو چون به حرف درآیی دلی نمیماند».
آن جا نتوانستم چیزی بگویم و یادم هست که فقط میگفتم قربانتان بروم اما حالا که خودم را جمع و جور کردم، از بذل محبتشان تشکر میکنم و دستبوسشان هستم.
من توفیق داشتم این تجربه را در سنین نوجوانی هم همراه با یک تیمی داشته باشم توفیقی بود سال 58-59 خدمت حضرت امام رسیدیم. در آن زمان سنی نداشتم جذابیت چهره این بزرگوار طوری بود که بیاختیار اشکهایم میریخت.