لعبت گرانپایه کیست
لعبت گرانپایه جراح متخصص میباشد که 57 سال سن دارد مطب او در خیابان شریعتی تهران بوده که هر روز مراجعه کنندگان بسیار زیادی دارد ایشان اولین شخصی بود که توانست جایزه جهانی گوهرشاد را به دست آورد و در حال حاضر ریاست مرکز سلامت بانوان ایران را بر عهده دارد همسرش نیز او را در زمینه طباطت رایگان بیماران بسیار کمک کرده است در ادامه به بیوگرافی لعبت گرانپایه و همسرش و فرزندان و مصاحبه و سوابق و ناگفته های زندگی شخصی او در سایت شبونه می پردازیم.
بیوگرافی لعبت گرانپایه
در بیوگرافی دکتر لعبت گرانپایه امده است او متخصص جراحی عمومی و فوق تخصصی در تهران بوده که به کارهای خیرخواهانه زیادی را انجام داده است که مهمترین آنها 54 هزار ویزیت و 1500 جراحی رایگان بوده است.
دکتر لعبت گرانپایه دارای جایزه جهانی گوهرشاد است این جایزه به ۱۰ بانوی برگزیده کشورهای اسلامی در حوزههای مختلف که فعالیتهای خیرخواهانه انجام میدهند اهدا میشود که در اولین سال دکتر گرانپایه نماینده ایران بود.
گرفتن جایزه گوهرشاد به «مدد» «صبا»
کمکهای همسر در همه این مدتها سبب شد که دکتر گرانپایه ماه قبل برای گرفتن جایزه جهانی گوهرشاد پا به روی سن بگذارد. بیشتر از هر فرد از همسر و مادرش تشکر میکند.
جایزه جهانی گوهرشاد به ۱۰ زن برگزیده کشورهای اسلامی در زمینههای گوناگون که کارهای خیرخواهانهای صورت میدهند، داده میشود که نخستین سال دکتر لعبت گرانپایه نماینده کشورمان بود.
دکتر گرانپایه این جایزه را به خاطر کارهای خود در موسسه خیریه مدد کسب نموده است.
مدد ۵ سال میباشد که کارش را شروع نموده است و تشکیل شده از پزشکهای متخصص در رشتههای مختلف که با پیگیری دقیق به منطقههای محروم و دور افتاده کل کشور ایران سفر مینماید.
بدون هیچ هزینهای به مردم خدمت رسانی می نمایند.
لعبت گرانپایه کیست؟
نظم و دیسیپلین تنها واژهای است که در لحظات اولیه دیدار برای توصیف او به ذهن میآید. چه در پوشش چه در زمانبندیها و چه در رفتار با انترنها و حتی در تشخیصهایی سریع و واکنشهایی کوتاه به بیماران. اینجا در بخش جراحی عمومی درمانگاه بیمارستان سینا او هم «استاد» است و هم «خانم دکتر». از دور به نظر میرسد این دیوار جدیت برای هر گفتگویی بلند باشد اما واقعیت در پاسخهای مفصل و خاطرات شاد و غمیگنی که از زندگی تعریف میکند طور دیگری اتفاق میافتد. حالا در فضای آرام مرکز پژوهش بیمارستان، لعبت گرانپایه، رئیس مرکز سلامت بانوان ایران و عضو جامعه پزشکان مدد، انگیزه اش را از انجام دادن فعالیتهای خیرخواهانه که جایزه جهانی «گوهرشاد» را برایش به ارمغان آورده است، میگوید. انگیزهای که ریشه در کودکی دارد و در نوجوانی و جوانی تقویت شده است.
لعبت در تهران تنها بود. با کمترین و معمولیترین امکانات آموزشی در شهر محلات توانسته بود با تلاش خودش بلافاصله بعد از دیپلم، پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شود و این پذیرفته شدن همزمان بود با اوج جنگ. «کل بیمارستان شریعتی سه انترن جراحی بیشتر نداشت و تمام طبقات ساختمان قدیمی به مجروحان جنگی اختصاص داشت.» این سه انترن از ۸ صبح تا ساعت ۲ بعدازظهر فقط مجروحان را پانسمان میکردند. آن هم نه پانسمانهای معمولی. «جدار شکم باز بود و یا دست و پای قطع شده. دقیقاً همان صحنههای جنگی. بچههای کم سن و سال ۱۶-۱۷ ساله با روحیات بسیار قوی وقتی از درد خیس عرق میشدند اما یک آه نمیکشید و معذرت خواهی هم میکردند که خواهر ببخشید که شما به زحمت افتادید.
همچنین ببینید:
بیوگرافی دکتر پوریا ثابتیان و همسرش از ایران تا آلمان + عکس
بیوگرافی دکتر فیروز نادری دانشمند ناسا و همسرش و فرزندان +فوت و عکس
بیوگرافی دکتر حمید قره حسنلو و همسرش فرزانه قره حسنلو
بیوگرافی دکتر مریم رزاقی آذر فوق تخصص غدد +شماره موبایل و سوابق
وقتی با امروز مقایسه میکنم انگار افتادهام در یک دنیای دیگر. در دوران ما بچهها خودساخته و مقاومتر شدند و زودتر به بلوغ فکری و خلقی و ذهنی رسیدند. در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و شخصی مسائل خودشان را راحتتر حل میکردند و آب دیدهتر بودند. اما امروزیها افرادی لاپنبهای هستند و آفتاب مهتاب ندیدهاند. خیلی زود در برابر مشکلات فرو میریزند و شکست را نمیتوانند مدیریت کنند.»
بر افکار نسل امروز قفل زده اند
همه این اتفاقات در کنار دوری از خانواده فشار روحی بسیاری را به او وارد میکرد، اما این فشار نه تنها هیچ گاه سبب نشد بخواهد از حرفهای که انتخاب کرده دست بکشد بلکه او را مشتاقتر و مصرتر میکرد. «به این مردم مظلوم بیپناه و فکر میکردم که باید افرادی مثل من باشند که بهشان کمک کنند. حتی در دوران رزیدنتی بعد از جنگ هم سختیها زیاد بود. اما همیشه به دوستان و دانشجویانم میگفتم اگر باز هم کنکور بدهم رشته پزشکی و فیلد جراحی را انتخاب میکنم.»
انتخاب رشته پزشکی هم برای لعبت داستان ویژهای دارد. پدر لعبت که به سبب سیگاری بودن به سرطان ریه مبتلا شده بود سرفههای همیشگی داشت. بیماری پدر او را بر آن داشت که هر طور شده پزشک جراح شود تا پدر را درمان کند و این تصمیم زمانی گرفته شد که ۵سال بیشتر نداشت. پدر اما زودتر از آنکه لعبت فکر میکرد به دیار باقی سفر کرد او را در ۱۰ سالگی تنها گذاشت. فوت پدر انگیزه بیشتری شد تا او بخواهد از طریق پزشکی به انسانها خدمت کند.
او در تمام سالهای دانشجویی فکر کردن به ازدواج را کنار گذاشته بود تا لطمهای به روند تحصیلش وارد نشود. چرا که نه حمایت و نزدیکی خانواده در تهران را داشت و نه دانشجوی پزشکی بودن کار راحتی بود که بتوان همسرداری و… را هم به آن اضافه و مدیریت کرد. حالا پس از اتمام درس گمان میکرد زمان ازدواج فرا رسیده.
ماجرای ازدواج و همسرش
با این حال هنوز شرایطی که پیش روی خواستگاران میگذاشت به نظر سخت میآمد. «همسرم از معدود افرادی بود که شرط من را برای ادامه کار در جراحی پذیرفت. چرا که جراحها آنکال هستند هر لحظه، وقت و بیوقت، شب و نصفه شب، در مهمانی یا جای دیگر ممکن است مجبور شوم بیایم بیمارستان سر عمل.
همسرم گفتند هر وقت لازم بود من خودم شما را به بیمارستان میبرم تا در ثواب کار شما شریک باشم.»
همسر دکتر گرانپایه نگاهی بسیار نزدیک به او به این حرفه مقدس دارد و در عمل هم در این ۲۰ سال حرفش را اثبات کرده است. دختر ۱۳ ساله آنها شاید تنها عضو خانواده باشد که هنوز گاهی با گلایه از مادرش میپرسد: چرا دکتر شدی؟! «دخترم کوچکتر که بود زیاد گلایه میکرد و میگفت چرا من با سرویس برمیگردم و دوستانم با مادرشان. من توضیح میدادم که مادران دوستانت اگر بیمار شوند من درمانشان میکنم برای همین من فرصت نمیکنم دنبال تو بیایم. او هم پذیرفته که مجبور است سختیهایی را تحمل کند و سعی کردم کیفیت رابطهمان را در ازای کمیت بالا ببرم با این حال همیشه عذاب وجدانی وجود دارد.»
خانواده لعبت گرانپایه
دکتر گرانپایه بعضی اوقات با مادر و همسر و فرزندش و بعضی اوقات تنها در همهی ۲۷ سفری که تا به حال رفته است حاضر بوده و در پایان مهر ما هم قرار است که به قائنات در استان خراسان جنوبی و نزدیکی مرز افغانستان سفر نماید.
سفرهایی که در کمتر ساعات استراحت و تعطیلیها رخ میدهد. این صحیح است که از لحاظ فیزیکی بسیار به ما فشار میآید، ولی تاثیر روحی و روانی این مسافرتها به قدری عالی میباشد، که همه ی این فشارها را رفع مینماید.
زمانی که زن و مرد میانسالی که امکان دارد در همهی طول عمر خود یک متخصص آنان را ویزیت نکرده برای دعای خیری که برای ما می نمایند خستگی فعالیتهای دیگر نیز از تنمان خارج میشود.
روحانیتی که این فعالیت در زندگی انسان به وجود میآورد جبران تمامی موضوعهای دیگر میشود. مثلاً بعضی وقتها خطراتی از سر من میگذرد و تصور مینمایم که این دعای خیر آنان میباشد.
یکی دیگر از موسسات مردم نهادی موسسه «سبا » میباشد، که به یاری دکتر لعبت گرانمایه وسایر متخصصین از سال ۸۶ ساخته شده است و اکنون ایشان ریاست آنجا را عهدهدار میباشد.
سبا مرکز سلامت زنان ایران میباشد. شوربختانه به خاطر دید اشتباه فرهنگی که میان زنان ایرانیست در خیلی از مسائل که باعث بیماریهایی از جمله سرطان پستان میشوند به دکتر نمیروند و یا هنگامی نزد پزشک میروند که دیگر نمیتوان کاری برای شان انجام داد.
دکتر لعبت گرانپایه هم یکی از جراحان عمومی به شمار میرود در کنار همکاران خود با علم به این ماجرا و مشاهده هایش در مراجعین بیماران قصد نمودند تا آنجا که میتوانند بانوان را نسبت به این موضوعات آگاه نمایند و از بیماریهایی ویژه آنها جلوگیری نمایند.
اکنون سبا بیشتر از ۶۵ کارگاه بدون هزینه و ویزیت بدون هیچ هزینهای در کل کشور ایران وجود دارد و در طی طرحهایی گروههایی از زنان برای انجام دادن آزمایشات فراخوانده شدهاند و بیمارهایی زیادی که از بیماریشان اطلاعی ندارند شناسایی شدند.
آگاه شدن زنان نسبت به سالهای گذشته اندکی بهتر شده، ولی رسانههایی مثل تلویزیون بایستی بسیار در این عرصه اطلاع رسانی کنند،تعداد نیروهای تخصصی و ماهر و دکتر بایستی زیاد شود.
دکتر گرانپایه با تمام کارهای اجتماعی اش نقش زنان بدون شاغل را در جامعه خیلی شاخص میخواند، برای اینکه آنان میتوانند بسیار آسودهتر بچههای با استعدادتری را به جامعه تحویل دهند.
زنان نبایست نگاه منفی به جنس مخالف داشته باشند و نه احساس ضعف کنند. دو جنس نقاط مثبت یا ضعف در بر دارند و همین میباشد، که مانند دندانههای یک شانه مکمل یکدیگر میباشند.
زنان ما بایستی بدانند که به هیچ عنوان دو روز آنان تکراری نباشد.
حتی آنهایی که در خانه هستند و هیچ شغلی ندارند. به خاطر اینکه آنان فرصت زیادتری برای مطالعه دارند. فردی که شغلی ندارد نبایستی در هفته دو مرتبه غذای تکراری آماده کند. در آشپزی، خانه داری، تغییر دکوراسیون و…… مطالعه نمایند و اجازه ندهند زندگی در اوج دغدغههای اقتصادی نیز کسل کننده بشود. هر فرد اگر از همهی ظرفیتهای خود به همراهی تعهدات و ایمان بهره ببرد قدرتمند خواهد بود و دیگر هیچ چیز نمیتواند جلوی او را بگیرد.
حضورتان در مناطق محروم آن هم به صورت مستمر دلیل خاصی دارد؟
افرادی که در چنین سفرهایی حضور دارند، آنچنان تحت تأثیر قرار میگیرند و اثرات آن را به گونهای در زندگی شخصی و اجتماعی خود احساس میکنند که علاقهمند میشوند به صورت مستمر در این کار نیک و خیرخواهانه شرکت نمایند. طبیعی است که من هم از این موضوع مستثنا نبوده ام. در برخی از مناطق که شرایط سفر برای همراهی یک نوجوان مساعد بود، دخترم که ۱۳ سال دارد را هم با خودم به این مناطق میبردم تا از نزدیک شرایط زندگی افراد و مردم را مشاهده کند و ببیند برخی از مردم در چه شرایط سخت و دشواری زندگی میکنند.