شهید محمد بروجردی کیست
شهید محمد بروجردی معروف به مسیح کردستان متولد ۱۳۳۳ در بروجرد یکی از سرداران سپاه کشورمان میباشد و همچنین یکی از شهیدان جنگ هشت سال دفاع مقدس، که در تاریخ یکم خردادماه سال ۶۲ به فیض شهادت دست یافت.
شهید محمد بروجردی دو فرزند نیز دارد.

زندگینامه شهید محمد بروجردی
ایشان در تاریخ سال ۱۳۳۳ در یکی از شهرهای استان لرستان بروجرد به دنیا آمده است و یکی از سرداران سپاه پاسداران کشورمان به شمار میرفت، که در سالهای اول جنگ کشورمان ایران و عراق از فرمانده های ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حساب میشد.
ایشان با همراهی محسن رضایی مسئول حفاظت از امام خمینی رحمت الله را در دوران برگشت به کشور در تاریخ ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ انجام می دادند.
شهید بروجردی در زمان جنگ ایران و عراق در سال ۶۲ در حادثه ای ماشینش با مین اصابت میکند و در جاده مهاباد شهید میشود.
محمد بروجردی اصلیتش اهل لرستان شهرستان بروجرد می باشد.
از فوت پدر تا مسئولیت خانواده
ایشان زمانی که ۶ سال سن داشته پدرش فوت میکند و در سنین نوجوانی در سن چهارده سالگی پا به مبارزات سیاسی بر ضد رژیم شاهنشاهی میگذارد و ایشان بعد از فوت پدر با خانواده خود به تهران سفر میکند و با خانواده در خیابان مولوی سکونت میکنند.
محمد بروجردی بعد از مدتها به کار خیاطی و همچنین تحصیل در کلاسهای شبانه حضور می یابد و در زمانی که ۱۸ سال سن داشته به خدمت مقدس سربازی می رود، اما از خدمت سربازی میگریزد.
فعالیت های شاخصی که شهید بروجردی با همکاری چندی از نیروهای انقلابی در این سالها صورت داد از جمله :
خلع سلاح قرارگاه پلیس تهران، عملیات نظامی ۱۵ خرداد سال ۵٧، انفجار در نیروگاه برق و کاخ جوانان منطقه شوش، خلع سلاح کلانتری ۱۴ در میدان خراسان، مشارکت در آزادسازی پادگان جمشیدی و رادیو تلویزیون، شهید بروجردی در ارتباط با فعالیتهای انقلابی، مسئولیت شناسایی، جمع آوری اطلاع ها و طرح ریزی عملیات را خود انجام میداد و در پایان عملیات از ناحیه پا زخمی شد.
همچنین ببینید:
بیوگرافی شهید عبدالله اسکندری و همسرش و فرزندان و دختران
بیوگرافی شهید حسن صیاد خدایی و همسر و فرزندان
به غیر از این فعالیت ها برای آمدن امام لازم بر این بود که یک گروهی مسلح کاملا مخفیانه از امام حفاظت شود. شورای انقلاب پس از مباحث و صحبت های بسیار گروه توحید صف را منصوب نمودند.
همسر شهید محمد بروجردی کیست
شهید محمد بروجردی بسیار زود ازدواج نمود. ایشان زمانی که ۱۷ سال سن داشت با خانم فاطمه بی غم ازدواج نمود و حاصل آن دو فرزند یک دختر به اسم سمیه و یک پسر به اسم حسین است.
نحوه ازدواج و آشنا شدن با همسر
خانم فاطمه بی غم درباره همسر خود بیان می کند:
شهید بروجردی زمانی که ۱۷ سال سن داشت به خواستگاری من آمد و پس از یک ساله به خدمت سربازی پا گذاشت و به خاطر اینکه دوست نداشت در ارتش شاهنشاهی خدمت نماید از آنجا گریخت و تصمیم گرفت به دیدن امام برود و به مرز عراق رفت، اما در آنجا بازداشت شد وبه مدت شش ماه زندانی شد. سپس بعد از خدمت اجباری، مبارزات سیاسی اش را شروع نمود.
از همان اول تلاش نمود با روحانیت خط امام در ارتباط باشد و بالاخره موفق شد در حضور شهید حاج مهدی عراقی شاگردی نماید.
سال ۵۲ بود، که یک مراسم بسیار ساده برپا می نمودیم. شهید محمد بروجردی تنها ۱۷ سال سن داشت و هم این که به خدمت سربازی نیز نرفته بود. ایشان یک شرط گذاشت که جشن عروسی بسیار ساده برپا شود و من نیز پذیرفتم.
خطبه عقد مارا حاج آقا بوذری صورت دادند. خیلی ساده زندگی خود را آغاز نمودیم.
فرزندان شهید محمد بروجردی
فرزند نخست من که متولد شد شهید بروجردی در سوریه قرار داشتند و به خاطر اینکه هیچگونه ارتباطی با یکدیگر نمی توانستیم داشته باشیم از به دنیا آمدن فرزند خود خبردار نشد.
فرزند پسرم در روز عاشورا متولد شد و نام ایشان را حسین گذاشتم.
هنگامی که فرزند دومم متولد شد شهید بروجردی بسیار سخت در حال جنگیدن در کردستان پاوه بود و همچنین از متولد شدن دخترم خبردار نشد،به آن صورت بود که دو ماه از او بی اطلاع بودم.
قبل از انقلاب
شهید بروجردی در سالهای قبل از انقلاب در تهران با بعضی مبارزه ها بر علیه حکومت پهلوی کشور مثل شهید حاج مهدی عراقی آشنایی یافت.
این آشنا شدن باعث شد که وی به سوریه برود و بعد از ارتباط با امام موسی صدر و محمد منتظری، آغاز به فراگیری مهارتهای نظامی و چریکی برای صورت دادن عملیات های چریکی در کشور در اردوگاههای جنبش امل کند.
او پس از آن به لبنان سفر نمود و در همانجا با شهید چمران آشنایی پیدا کرد. شهید بروجردی تا قبل از انقلاب در سال ۵۷ در چند عملیات نظامی بر علیه حکومت شاهنشاهی حاضر بود.
شهید محمد بروجردی در سال ۴۷ در زمانی که ۱۴ سال سن داشت نخستین جرقه های مبارزه و قیام در زندگی ایشان در برابری درس روحانی مبارز حاج عبدالله بوذری زده شد.
شهید بروجردی خود از آن ایام اینطور صحبت میکرد:
«زمانی که به این کلاسها پا می گذاشتم قرآن می خواندم و مفهوم آیات آن را متوجه میشدم و بسیاری از مسئله را فهمیدم، معنی طاغوت و اینکه امام چه کسی می باشد و برای چه ایشان را از کشور تبعید نمودند».
پس از انقلاب
شهید محمد بروجردی برای چندی مسئولیت زندان اوین را برعهده گرفت. ایشان یکی از ۱۲ شخص اعضای هیئت موسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و مشارکت با دستور امام خمینی رحمة الله در مرداد ماه سال ۵۸ به عنوان یکی از فرمانده های ارشد سپاه پاسداران به پاوه سفر نمود.
در کردستان بنیادی تحت عنوان پیشمرگان کرد مسلمان به واسطه شهید بروجردی متشکل شد. بعد از برپایی بنیاد پیشمرگان کرد مسلمان و با همکاری سید محمد بهشتی و اکبر هاشمی رفسنجانی به فرماندهی این نهاد انتخاب گردید.
محمد ابراهیم همت و احمد متوسلیان از فرمانده های ارشد سپاه پاسداران، به صورت مستقیم به واسطه ایشان مطرح و تعلیم گردیدند.
کار های انقلابی شهید بروجردی بعد از شکست رژیم وپیروزی انقلاب اسلامی دامنه بسیار وسیعی یافت.
ایشان که مسئولیت حفاظت از محل زندگی امام را برعهده داشتند یک ایستگاه تلویزیونی برپا نمود، که پیام ها و اعلامیه هایی که لازم بودند، از آن برای مردم عرضه و پخش می گردید و به ایستگاه انقلاب مشهور شد.
شهید بروجردی و یاران وی، از مسیر شنود مکالمات، توانستند توطعه های بسیار وسیعی را متوجه شوند و در شناسایی و بازداشت عوامل شکنجه و اختناق رژیم و هم این که جمع آوری اطلاعات در رابطه با آنها، نقش به سزایی را داشته باشد که در دنباله آن مسئولیت سرپرستی زندان اوین را بر ایشان واگذار نمودند.
شهید محمد بروجردی یکی از پایه گذار های شاخصی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، که متشکل شدن نیروی آموزش دیده و منسجم از اهالی را به خود صورت می داد، به خاطر این کارها بسیار به ایشان درخواست فرماندهی سپاه داده میشد، ولی او این درخواست را قبول نکرد و اینکه زمانی که شهید محلاتی نماینده امام در سپاه، درخواست فرماندهی کل سپاه را به بروجردی نمود او همچنان این پیشنهاد را نپذیرفت و افزود فرماندهی تیپ ویژه شهدا را به من واگذار نمایید.
محمد بروجردی مسیح کردستان
با شروع جنگ کردستان شهید محمد بروجردی این وظیفه، نه فرماندهی سپاه غرب ونه جانشینی قرارگاه حمزه سید الشهدا و نه پایه گذاری تیپ شهدا بود، بلکه بالاترین مقام را مردم مظلوم و زجر دیده اهالی کردستان به ایشان دادند و به ایشان لقب مسیح کردستان را داده بودند.
در روز نخست خردادماه سال ۶۲، زمانی که برای پاکسازی مهاباد به آنجا سفر نمود در ساعت ۱۲ ظهر به خاطر انفجار مین در جاده مهاباد به فیض شهادت دست یافت.
مقام معظم رهبری در قسمتی از صحبتهای خود درباره سردار محمد بروجردی افزودند:
«به آن چیزی که من از شهید بروجردی حس نموم و یک احترامِ بسیار عمیق از ایشان در من ایجاد شد این بود که مشاهده کردم این برادر با کمال متانت و کمال نجابت به آن چیزی که تصور می نماید مسئولیت و وظیفه می باشد. من فکر می نمایم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوست های و گذشت و حلم در برابر افرادی که تعارض های فعالیتی با ایشان داشته اند، نمایانگر روح عرفانی آن شهید بود.»
شهید محمد بروجردی در قسمتی از وصیت نامه خود این گونه نوشته:
«بسم تعالی. بعد از حمد خدا و طلب استغفار از ایشان که بازگشت همه به سوی او میباشد _و درود بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و درود بر امام امت و تمامی شهید ها در طی تاریخ، از تمامی برادرانی که در طط عمر خود با آنان ارتباط داشتم طلب آموزش می نمایم. هر فردی که این وصیت نامه را مطالعه می کند، برای من طلب آمرزش نماید، به خاطر اینکه من از این دنیا با کولهباری خالی راهی شدم. والسلام. محمد بروجردی»
کتاب محمد، مسیح کردستان روایت شده از زندگی این شهید بزرگوار.
نویسنده در این کتاب به ابعاد گوناگون جنگ در کردستان و نحوه پرورش افراد شاخص مهم دفاع مقدس به دست شهید بروجردی پرداخت است.
این کتاب تلاش میکند تا به طور مبارزات پیش از انقلاب شهید بروجردی و مبارزه با کومله ها و دموکرات ها و همچنین چگونگی قرار گرفتن شخصیت شهید بروجردی در قلب مردم کرد پرداخت است.
فرمانده های شهیدی از جمله: صیاد شیرازی، متوسلیان، همت، ناصر کاظمی و کاوه بعضی از افرادی مهمی میباشند، که از آنان در کتاب محمد، مسیح کردستان صحبت شده است.
نویسنده در مقدمه کتاب در مورد مرحله های تحقیق و قلم این آثار ارزشمند این گونه نوشته است :
از شهید بروجردی دست خطی و نوار صوتی خیلی کمی باقی مانده است واین موضوع سبب شده که تحقیق های میدانی به طور وسیع صورت گیرد.
منبعی که در فصل آخر کتاب بیان شده است نزدیک به ۵۵۰ ساعت گفتگوی مفید با ۶٠ تن، نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت بود.
ای کاش رهبری و سپاهیان الان ایشان را سرلوحه و الگوی خود قرار میدادند ایشان در وصیت نامه خود هم طلب آمرزش داشتند
رهبری خودش الگوی بسیاری از شهدا بوده و خواهد بود ۔
اشتباه میکنید عزیزم آقای خامنه ای در زمان جنگ الگوی هیچ کدوم از شهدا نبوده چون سنی نداشتن اون زمان و مثل الان آنچنان شناخته شده نبودن حتی خیلی از شهدا اسم ایشون رو هم نشنیده بودم چه برسه به الگو برداری از شخصیت و این حرفا . حالا اگر میگفتید مرحوم آیتالله روح الله خمینی رحمت الله علیه الگوی بسیاری از شهدا بودن حرفتون درست بود ولی رهبر حال حاضر ایران در زمان جنگ سنی نداشته
در جواب اونکه گفته بود حضرت آقا الگوی شهدا نبودن، پیشنهاد وصیت حاج قاسم سلیمانی بزرگ شهید ایران رو بخونید ، ایشون سه بار قسم میخوره والله واللله والله یکی از شئون عاقبت بخیر ارتباط قلبی با این حکیمیست که سکان هدایت انقلاب را به عهده دارد.
رهبری الگوی ایشون بوده،رهبری الگوی شهدا بوده،این همه سرباز جان برکف تربیت کرده،متوجه باشیم چی میگیم،شما هنوز نفهمیدی که اینا برای چی شهید شدن،برای اسلام،برای اینکه حرف رهبر زمین نمونه
شهدای جنگ تحمیلی همه زاده دوران محمدرضا پهلوی بودن که همشون رو شاه تربیت کرده بود.
خجالت بکشید از این حرفا! بسیجیا و بچه های سپاهی که مدام کتابای امام رو میخوندن و اعلامیه هاش رو پخش میکردن رو شاه تربیت کرده بود؟
زمان پهلوی هفت نقطه از ایران جدا شد، اینایی که شاه تربیت میکرد، کجا بودند که جلوی اینکارو بگیرن؟
شاه زن باره و شراب خوار اینارو تربیت کرده بود؟
شهدای مدافع حرم چی؟ اونارو هم شاه تربیت کرده بود؟
خجالت بکشید! روحیه مبارزه و شهادت طلبی چیزی هست که تو مکتب امام حسین تعریف میشه؛ چیزی که امام ارائه داد و جوونا جذبش شدند، همون چیزی که شهدای مدافع حرم جذبش شدند نه شاه زن باره و مفسد که به خاطر مصرف داروی جنسی سرطان گرفت و مرد.
یه لحظه فک کن شهید همت بلند بشه و این حرف رو بهش بزنید، خندش نمیگیره؟
عالی گفتی عالی …..شاه کابلره افتتاح میکرد..اگه ادامه داشت الان هشتادرصدایران به فروش رسونده بود اسم نخسش دهن ادم وکثیف میکنه..خجالت بکشید دم ازشاه میزنن برید ازپدربزگاتو یا بزرگتر ون بپرسیدبه والله منطقه ای ماه تال سال62نمیدونستنن.ایران بزرگ فکرمیکردن همین شهرستان ما که شهرنبود دهکده هم نبود میکفتن تمام دنیایه پالله دراوج لی معرفتی اگه حرف بدی به جمهوری اسلامی بزنیم…درپایان من نه نومردولتم نه کارمند کارگر ساده پترشیمی شش ماه این شهرتون شهرولی ایران اسلامی رومیپرستم یه جان نه صدحان به قربانت سیدخراسانی
حیف حرف که خرج تو و امثال تو بشه .