انتشار 18 بهمن 1400 * بیوگرافی منوچهر آذری بازیگر و گوینده رادیو و همسرش و فرزندان +عکس و اینستاگرام و سوابق او را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بیوگرافی منوچهر آذری
منوچهر آذری بازیگر و گوینده رادیو میباشد
او متولد ۸ تیر ۱۳۶۲ در تهران بوده و در رشته هنرهای دراماتیک فن بیان و بازیگری و کارگردانی تحصیل کرده است
او کار خود را در تئاتر زیر نظز اساتیدی همچون عباس جوانمرد و بهرام بیضایی و نصرت کریمی آموزش دید.
در سال ۱۳۴۵ فارغ التحصیل گردید و مدتی زیر نظر مهدی فروغ و پرویز تاییدی به کسب تجربه پرداخت.
همسر و فرزندان
منوچهر آذری دارای چهار فرزند است که سه فرزند او پزشک و یکی دیگر مترجم زبان می باشد.
شروع کار قبل انقلاب
نخستین برنامهای که او در رادیو اجرا کرد در سال ۱۳۵۴ بود که در کنار حسن خیاط به فعالیت پرداخت و اولین تجربه خود را در گویندگی به دست آورد
برنامه معروف شما و رادیو باعث شد او مطرح شود و در حمید قنبری و عزت الله مقبلی و منوچهر نوزادی به فعالیت بپردازد.
منوچهر آذری بعد انقلاب
بعد از انقلاب او کار خود را همچنان ادامه داد و در برنامه صبح جمعه توانست به شهرت و محبوبیت زیادی دست یابد
منوچهر آذری در کنار فرهنگ مهرپرور زوج گوینده محبوبی را تشکیل داده بودند و در رادیو طرفداران فراوانی به دست آوردند که به کار کمدی می پرداختند
او مدتی در دوبله نیز فعالیت داشت و کار دوبله و صدا رو هم انجام می داد از مهمترین کارهای او دوبله فیلم وصیت نامه دکتر مابوره به مدیریت دوبلاژ غلامعلی افشاریه بود
او همچنین در نمایش های طنز تلویزیونی همچون پهلوانان پنبه و ژاپنی ها و جنگ هفته بازی کرده است
مذهب منوچهر آذری
مذهب او یهودی میباشد و از اقلیت کلیمیان است و کارهای فرهنگی زیادی برای جامعه کلیمیان انجام داده است .
- همچنین ببینید بیوگرافی مجید شاپوری و همسرش و فرزندانش
فیلمشناسی
سینمایی
فرون آبادیها من پلیس نیستم ۱۳۸۹
- دیوار (۱۳۸۶)
- زن بدلی (۱۳۸۵)
- مجردها (۱۳۸۳)
- حسرت دیدار (۱۳۷۳)
- یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
- سایه خیال (۱۳۶۹)
- دزد عروسکها (۱۳۶۸)
- عبور از غبار (۱۳۶۸)
- آخرین لحظه (۱۳۶۷)
- شاخههای بید (۱۳۶۷)
- در مسیر تندباد (۱۳۶۷)
مجموعه تلویزیونی
- ۱۳۸۹ ملکوت (محمدرضا آهنج)
- ۱۳۸۸ آشپزباشی (محمدرضا هنرمند)
- ۱۳۸۸ کلاه قرمزی ۸۸ (ایرج طهمساب)
- ۱۳۸۶ پیامک از دیار باقی (سیروس مقدم)
- ۱۳۸۳ او مثبت (علی شاه حاتمی)
- ۱۳۸۲ ورود ممنوع ممنوع (مهران غفوریان)
- ۱۳۷۵ طنز (محمدحسین سپهری)
- ۱۳۷۴ جدی نگیرید (مجموعه تلویزیونی)(سعید توکل و صادق عبدالهی)
- ۱۳۷۳ لبخند سوم (مسعود رشیدی)
- ۱۳۶۹ مش خیرالله صندوقچه اسرار (حسین فردرو)
- ۱۳۶۸ هزاران برگ و هزار رنگ (حسین فردرو)
- ۱۳۶۷ جنگ ۶۷ (صادق عبداللهی)
- ۱۳۶۳ بورزید و بخندید (مهوش جزایری)
- ۱۳۵۸ هزاردستان (علی حاتمی)
- ۱۳۵۴ شبکه صفر (حسن خیاط باشی)
- ۱۳۵۴ خارج از محدوده (حسن خیاط باشی)
- همه با هم… (۱۳۵۷)
50 سال عمرم را برای هنرِ صدا گذاشتم
آذری با اشاره به هشتاد و یکمین سالگرد تأسیس رادیو، تأکید کرد: میتوانم به جرأت و به شهامت قسم بخورم 50 سال این 8 دهه را در رادیو بود. نیم قرن برای رادیو تلاش کردم؛ از تلویزیون به رادیو آمدم؛ هنوز ازدواج نکرده بودم که با حمید قنبری آشنا شدم و او مرا به برنامه “صبح جمعه با شما” برد. هنوز منوچهر نوذری و دوستان طناز حضور نداشتند و در آن برنامه امثال مرتضی احمدی و احمد قدکچیان هنرنمایی میکردند. سال 1341 که با تماشاچی این برنامه ضبط میشد و حال و هوای خاصی داشت.
وی افزود: آن موقع از شبکههای متعدد تلویزیونی، ماهواره، اینترنت، وسایل ارتباط جمعی و موبایل خبری نبود. رادیو واقعاً شنوندگان خوبی داشت و مردم به رادیو خیلی علاقهمند بودند. داستانهای شب رادیو معرکه بود و صبح جمعه هم خیلی طرفدار داشت. منوچهر نوذری آمد و من با مرحوم عزتالله مقبلی آشنا شدم که او هم در رادیو و هم در دوبله یدِ طولایی داشت. بعد از اینکه انقلاب شد این برنامه با احمد شیشهگران و سعید توکل ادامه پیدا کرد و به عنوان یک برند پرقدرت و پرطرفدار باقی ماند.
- همچنین ببینید بیوگرافی پوراندخت مهیمن بازیگر
وی در خصوص بازگشت به رادیو بعد از یک دلخوری چند وقته، خاطرنشان کرد: 10 ماه است به دعوت رسمی رادیو فرهنگ، در رادیو فعالیت میکنم. وقتی مرا دعوت کردند از من سؤال کردند چرا آنقدر فاصله گرفتم، گفتم دلخور شدم. صبحهای جمعه به صورت زنده از ساعت 9 صبح تا 11:30 در برنامه “هفت کوچه” وظیفه شاد کردن مردم را دارم. خوشبختانه با استقبال شنوندگان، پنجشنبه هم به کنداکتور این برنامه اضافه شد. مردم پیام میدهند آقای آذری ساز دهنی بزن، جوک بگو و یا به شکل کاراکترهای قدیمی آقای شوتزاده و کارمندیان دربیا!
در مدرسه برنامه رادیویی میساختم
او دربارهی فعالیتش در طول این سالها میگوید: من خودجوش سالها پشت میکروفن مردم را خنداندم، جوان بودم به فکر پول نبودم، با گروه حسن خیاط باشی آشنا شدم و به تلویزیون رفتم. قبل از اینها در دوره تحصیلیام در مقطع راهنمایی رادیو درست کردم نه اینکه بسازم، برنامه رادیویی ساختم.
او میگوید: آن زمانهای قدیم ضبط صوتی بود که در آنها ریل بود، مدرسه ما از این ضبط صوتها داشت و موقع زنگ تفریح آهنگ پخش میکردند، نشاط و شادابی بود و مشکلات مثل حالا نبود. رفتم به ناظم مدرسه پیشنهاد دادم که میخواهم برنامه رادیویی بسازم و نیاز به این ضبط صوت دارم، ایشان هم قبول کردند. آن موقع مجلهای به نام کیهان بچهها بود، لطیفههای مجله کیهان بچهها بود، لطیفههای مجله کیهان بچهها را میآوردم بعد از ظهرها با بچهها در کلاسها دور هم جمع میشدیم، رلها را بین بچهها تقسیم میکردم، لطیفههای مجله را به صورت رادیویی ضبط میکردم. یکی از بچهها را هم گوینده کرده بودم که اول برنامه با همه سلام و احوالپرسی میکرد و ما این را در مدرسه زنگ تفریح پخش میکردیم.
به پیشکسوتان احترام بگذارید
وی افزود: مردم رادیو را گوش میکنند هم آگاه شوند و هم شاد؛ هم خبرهای روز دنیا را به صورت صحیح بشوند و هم ساعتی در خانه به وجد بیایند. توقع ما از مسئولین رادیو و تلویزیون این است که به پیشکسوتان احترام بگذارند و آنها را دعوت به کار کنند. واقعاً دستمزدهای رادیو با دیگر بخشها قابل مقایسه نیست و بیش از پیش برای رادیو و هنرمندانش، اهمیت قائل شوند.