بیوگرافی هنگامه قاضیانی بازیگر سینما تلویزیون و همسرش + خواننده شدن و پسرش اشکان به همراه حواشی و تصاویر کشف حجاب او در خیابان و جنجال های اخیر هنگامه قاضیانی همراه مصاحبه و زندگینامه این بازیگر را در ادامه بخوانید.
هنگامه قاضیانی این روزها حسابی خبرساز شده است و با انتشار استوری های ضدانقلابی و ویدیوهای جنجالی توجه کاربرا شبکه های اجتماعی به خصوص رسانه های معاند را به خود جالب کرده است.
هنگامه قاظیانه بازیگر با سابقه سینما و تلویزیون بوده که در سالهای از اخیر کم کار بوده است او در آبان 1401 با انتشار یک استوری سیاسی در اینستاگرام به علیه نظام جنجال ساز شد و گویا برای همیشه از بازیگری کنار گذاشته خواهد شد او در استوری نظام را متهم به قتل کودکان کرد که بدون شک برایش حواشی به همراه خواهد داشت.
یکی از هنرمندان شناخته شده کشورمان که فیلم و سریال های زیادی بازی کرده و این روزها با انتشار یک موزیک ویدیو از او که در حال خوانندگی است جنجال زیادی را در شبکه های اجتماعی به راه انداخته است
بیوگرافی هنگامه قاضیانی
این بازیگر مطرح کشورمان در یک ویدیو در حال خوانندگی بوده که برخی از کاربران شبکههای اجتماعی به آن واکنش نشان دادهاند
حال اینکه آیا این آغاز ایشان در قالب آلبوم خواهد بود یا به صورت تفریحی آواز خوانده است در روزهای آینده مشخص خواهد شد
هنگامه قاضیانی در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۴۹ در شهر مشهد چشم به جهان گشود و ۴۸ سال سن دارد در سال ۱۳۸۰ وارد دنیای بازیگری و فعالیت های هنری گردیده است
شروع بازیگری هنگامه قاضیانی
اولین فعالیت رو در سال ۱۳۷۹ با فیلم سینمایی سایه روشن بوده که توسط آقای حسن هدایت کارگردانی شده است
او علاوه بر بازیگری در سینما و تلویزیون در تئاتر نیز سوابق درخشانی دارد و اولین کار خود را در تئاتر با نمایش مثل خون برای استیک تجربه کرده
همچنین ببینید:
فیلم و سریالهایش
هنگامه قاضیانی در سینما فیلم های زیادی را در کارنامه خود دارد که آخرین فیلمی که بازی کرده زعفرانیه ۱۴ تیر نام دارد که توسط سید علی هاشمی کارگردانی شده و نقش میمنت را برعهده داشت
ایشان در جشنواره های مختلف نیست موفق شده که جوایز متعددی را به دست آورد که مهمترین آنها به سیمین جشنواره فیلم فجر باید اشاره کرد که موفق به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در روزهای زندگی کسب کرد
نویسندگی و ترجمه
هنگامه قاضیانی در کنار فعالیت هنری خود ترجمه کتاب سرزمین مرد سرخپوست، قانون مرد سفیدپوست نوشته ویلکومب واشبرن را نیز در کارنامه خود دارد و همچنین وی به عنوان داور در جشنواره وارنا در بلغارستان شرکت کرد.
خواننده شدن و پسرش اشکان
او یک بار ازدواج کرده است و دارای یک فرزند پسر به نام اشکان میباشد.
همچنین ببینید دانلود آهنگ دردا با صدای هنگامه قاضیانی
هنگامه قاضیانی در حال حاضر با یک ویدیو که در فضای مجازی منتشر شده مشغول خوانندگی می باشد
افتخارات و جوایز هنگامه قاضیانی
سال | جایزه | رده | فیلم | نتیجه |
---|---|---|---|---|
جشنواره فیلم فجر کرمان | جایزه بهترین بازیگر زن | بشارت به یک شهروند هزاره سوم | برنده | |
جشنواره فیلم دفاع مقدس | جایزه بهترین بازیگر زن | روزهای زندگی | برنده | |
سیامین جشنواره فیلم فجر بخش نگاه نو | بهترین بازیگر زن | میگرن | نامزدشده | |
۱۳۹۰ | سیامین جشنواره فیلم فجر | سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن | روزهای زندگی | برنده |
جشن خانه سینما | هنگامه قاضیانی بهترین بازیگر نقش مکمل زن | سعادت آباد | نامزدشده | |
تندیس حافظ | بهترین بازیگر زن | بیداری رؤیاها | برنده | |
۱۳۸۶ | بیست و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش اول زن | به همین سادگی | برنده |
جشنوارهٔ دنیای تصویر | به همین سادگی | برنده | ||
جشنواره وارنا | جایزه بهترین بازیگر زن | به همین سادگی | برنده |
هنگامه قاضیانی در 28 سالگی ام گیر کردم
من با اینکه 40 سال دارم ولی در 28 سالگی خودم گیر کردم، یعنی همان روحیه 28 سالگیم را دارم و به همین علت دائم با خودم در ستیزم. سن به نظر من در تقویم نمیگنجد، حالا چرا 28 سالگی؟ چون آن دوران روحیام را خوب به یاد دارم، بلوغ روحی من بود و عجیب اینکه روحم از این دوران فاصله نمیگیرد. نمیدانم چرا؟ ولی این را میدانم که سن، زندگی ماست و زندگی در قلب ماست.
یک روز یک نفر به من گفت تو خیلی با تخیل زندگی میکنی، من گفتم نه من تخیل نمیکنم من به یاد میآورم و این رشد معنای تخیل در زندگی من است. بعدها دیدم یک فیلسوف بزرگ گفته است که تخیل به یادآوردن تمام آن چیزهایی است که در ذهن دارم. من زنی را که 40 سال دارد و حال هوای 28 سالگیاش را حفظ کرده، زنی که انگار دو دوره زندگی کرده، زن بدبخت و مفلوکی نمیبینم. او نشسته و ته دنیا را میبیند و با خودش میگوید: تو که میدانی ته دنیا چیست. هیچفرقی نمیکند تابوت تو را از یک کشتزار بزرگ رد کنند یا یک خیابان به همین قشنگی. زندگی یک آغاز و پایانی دارد که تو در تغییر آن با تمام قدرت و ارادهات نمیتوانی کاری بکنی. تهمینه و هنگامه هر دو به این نقطه در زندگی شخصیت رسیدهاند. یک تفاوت میان تهمینه و هنگامه است؛ هنگامه معتقد به صبر ایوب است و نه صبر معیوب زیرا صبر معیوب آن شبهی را که از تهمینه میبینیم به وجود میآورد، صبر معیوب تو را خسته و پرخاشگر میکند و پرده دریها در زندگی و توهینها آغاز میشود و این اصلا خوب نیست اما هنگامه با احترام وقتی به صبر معیوب میرسد کنار میایستد تا احترامها نگاه داشته شود.
کارم را با نقش مادر شروع کردم
من در سال 79 کارم را از سینما و با آقای حسن هدایت شروع کردم در نقش مادر بازی کردم. این اتفاق جز تقدیرم بوده است. البته تقدیری که خودم هم در آن انتخاب کردم. چون در جهان ابعاد بحثی وجود دارد، مبنی بر این که یک دست تقدیر و یک دست انتخاب وجود دارد که از میان تقدیرها هم می توان انتخاب کرد. چیزی که در این سال ها به سمت من آمد نقش مادرانه بود. واقعا خودم دنبال آن نیستم.
بازیگری برای من شیدایی است و در این صورت هم دوست دارم ابعاد مختلف آن را امتحان و تجربه کنم. 10 سال است که وضعیت سینما ضعیف است و فیلمنامه ها خیلی ضعیف شده اند و ما می خواهیم به روی خودمان نیاوریم. هر فیلمنامه خوبی برایم بیاید قبول می کنم و اصلا به این فکر نمی کنم در این نقش سنم را زیاد می کنند یا چه نقشی دارم، همین که فیلمنامه خوب باشد و من جای کار در آن داشته باشم، برام مهم است.
میخواهم برای خانم ها بخوانم
این روزها تصمیم های جدید گرفتم و می خواهم برای خانم ها آواز بخوانم. یعنی این کار را شروع کرده ام و اگر مجوز وزارت ارشاد را بگیرم این اتفاق خواهد افتاد. البته این طور نیست که من به عنوان خواننده شناخته شوم، بلکه هنگامه قاضیانی باشد و خانم ها در تالار وحدت جمع شوند و با هم آواز بخوانند. با این کار می توانم از جای دیگری دل خودم را با مردم پیوند بزنم و خوشحال خواهم بود که این اتفاق در زمینه موسیقی رخ بدهد. چون می توانم در شیدایی و عشق ارتباط بهتری بگیرم.
کار دیگری که درباره آن فکر می کنم، تدریس است و دوست دارم به عزیزانی که دهه 60-70 هستند و دوست دارند با من باشند، در یک جایی جمع شویم و درباره جهان بینی ها، زندگی روی زمین صحبت کنیم و با این کار قلب من کمی آرام شود که کاری را انجام داده ام و این طور نباشد که من با خودم فکر کنم که چه کاری انجام داده ام. من دوست ندارم یک روزی برای خودم از واژه «که چی؟» استفاده کنم.