رحمان سریال یاغی کشته میشود و طلا خیانت میکند و جاوید فرار میکند
رحمان سریال یاغی کشته میشود و طلا خیانت میکند و جاوید فرار میکند سریال یاغی این روزها به اوج خود رسیده است رحمان مربی تیم ملی کشتی را از هتل دزدیده و به یک بیشه برده و او را میکشد و خود نیز توسط افراد اکبر مجلل کشته می شود.
داستان رحمان و بهمن و طلا در سریال یاغی
جاوید که ماجرای کوکائین را فهمیده سعی میکند که فرار کند و با ابرا پناهنده شود طلا که همه ماجرا و جزئیات را به اکبر مجلل گفته است با خیانت خود به بهمن سعی می کند قتل پدرش توسط بهمن را تلافی کند .
در قسمت های بعدی مشاهده می کنید که بهمن به چنگال اکبر مجلل میافتد و در حالی که اکبر مجلل او را زخمی کند توسط پلیس دستگیر میشوند این داستانی بوده که درباره سریال یاغی روایت می شود .
اما اینکه در آینده چگونه پیش خواهد رفت و چگونه جزئیات داستان برملا می شود بستگی به قلم نویسنده و کارگردان این سریال دارد.
در قسمت قبلی جاوید و سایر اعضای تیم کشتی متوجه شده اند که بهمن در چمدان آنها کوکائین جاازی کرده و دارو نیست طلا و رحمان وقتی میفهمند که مربی کشتی این موضوع را فهمیده او را می رباید و به قتل می رساند.
با اینکه فیلمنامه سریال «یاغی» یک منبع اقتباسی داشته که این کتاب پر است از توصیفات و گفتگوهای قابل تامل، اما محمد کارت و دو نویسنده همکارش، در دیالوگنویسی برای بازیگران چندان از کتاب «سالتو» کمک نگرفتهاند. دیالوگهای سریال «یاغی» را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول حرفها و تیکهپرانیهای لاتی است که بیشتر با الفاظی جدید و ناشنیده برای مخاطب عام همراه است. الفاظی که عمدتا باید توضیح داده شوند. این ادبیات لاتی در اکثر سکانسها، با فحش و الفاظ ناجور هم همراه میشود. دسته دوم دیالوگهای پرطمطراق و انگیزشی است که به شدت شعاری و حتی گاهی اغراق شده هستند.