بیوگرافی سپهر کبیری پرستار فداکار
سپهر کبیری پرستار فداکار اهل کرج متولد 1377 بوده که در بیمارستان شهید رجایی و بیمارستان ثارالله مشغول به کار بود که متاسفانه به علت بیماری دچار مرگ مغز شد و خانواده اش تصمیم گرفتند اعضای بدن او را اهدا کنند و در نهایت با اهدای اعضای بدن این پرستار جان 5 بیمار نجات پیدا کرد.
بیماری سپهر کبیری چه بود؟
به نقل از خبرگزاری برنا: سپهر کبیری از کودکی به کمک به مردم علاقه داشت و همین امر باعث شد که وارد رشته پرستاری در دانشکده شود و کار خود را با ارادت و اشتیاق آغاز کند. او تمام زندگی خود را وقف بیمارانی کرد که او را می پرستید و در سخت ترین شرایط مانند دوره تاج در کنار آنها بود.
پارسا برادر جوان تر سپهر می گوید: از زمانی که برادرم به عنوان پرستار شروع به کار کرد، دیدم تمام زندگی اش وقف مراقبت از بیماران شده است، او مدت ها در مرکز اعصاب و روان جانبازان کار می کرد و در شیمی درمانی کار می کرد. مدتها مطب بود، در دوران تاجنشینی، 7 بار ناتوان شد، اما باز هم دست از کار نکشید، آخرین کارش مرکز شفای امام خمینی (ره) بود و به طرز شگفتانگیزی او را جابجا کردیم.»
فوت غم انگیز اما قهرمانانه
به گزارش ایسنا، دانشگاه علوم پزشکی البرز اعلام کرد: پرستار ایثارگر «سپهر کبیری» ۲۶ ساله که مدتی را در بیمارستانهای شهید رجایی و ثارالله کرج مشغول به کار بوده و بعد از آن در مرکز خصوصی فعالیت داشته بر اثر بیماری دچار مرگ مغزی میشود و پس از تایید مرگمغزی و کسب رضایت خانوادهاش و پس از وداع با کادر درمان جهت اهدا عضو و نجات جان چندین بیمار به بیمارستان سینا تهران منتقل شد و با اهدای دو کلیه، کبد، ریه و قلب جان چند بیمار نیازمند عضو را نجات داد.
گفتنی است مرحوم سپهر کبیری عصر روز یکشنبه،19 فروردین ماه با بدرقه و همراهی کادر درمان در بیمارستان کوثر که در این مرکز بستری و تحت درمان قرارگرفته بود، جهت اهدای عضو به تهران منتقل شد.
درگذشت
سپهر ۲۸ ساله در روزپنج شنبه ۱۶ ماه دچار خونریزی مغزی شد و او را به بیمارستان منتقل کردند.
پارسا روز پنجشنبه در مورد وضعیت سپهر گفت: زمانی که برادرم در خانه بستری شد، سرپرستانم با اتاق بحران تماس گرفتند و درخواست کمک کردند و از آنجایی که وضعیت برادر مساعد نبود، بلافاصله به کلینیک کوثر کرج مبادله شد. به مدت 12 ساعت تحت مراقبت جدی قرار گرفت و متخصصان تمام تلاش خود را کردند تا او را به سلامت برگردانند. اما به طرز شگفت انگیزی این اتفاق نیفتاد.»
این جوان گفت: کارشناس ارشد کلینیک عصر جمعه گزارش داد که هر کاری از دستشان بر بیاید برای زنده شدن سپهر انجام داده اند اما متاسفانه او دیگر زنده نمی شود و دچار مرگ مغزی شده است. در همان زمان، هدیه عضوی برای اولیای من تبلیغ شد تا موافقت آنها را برای این امر فراهم کنند. از شنیدن این خبر مات و مبهوت شدیم. داخل یک روز سپهر را بی جا کرده بودیم. به هر حال، ما همچنان به بازگشت او به زندگی اعتماد داشتیم، بنابراین تصمیم گرفتیم او را با کلینیک سینا معاوضه کنیم.”
به این ترتیب بود که پرورش مهربان از کرج به کلینیک سینای تهران مبادله شد و گروهی از متخصصان ارشد معاینات تخصصی خود را انجام دادند.
پارسا تقریباً میگوید: «وقتی متخصصان کلینیک سینا آب پاکی روی دستهایمان ریختند و گذر مغز برادرم تأیید شد، ما انتخاب کردیم که سپهر قصد دارد تا آخر زمان ما را براند، چه راهی بهتر برای نجات. زندگی چند بیمار که باید با دادن اعضای بدنش از بین برود؟” برای اینکه بفهمم برادرم جانش را به بیماران سپرده بود تا سلامتی آنها را دوباره به دست آورد و در حال حاضر با این کار ما واقعاً در زمان رحلتش به بیماران خدمت می کنیم و روحش تا آخرالزمان به آرامش می رسد.